پيروزى فيلمهاى با مضمون سياسى در برليناله
۱۳۸۴ بهمن ۳۰, یکشنبهفستيوال فيلم امسال برلين كه به برليناله موسوم است، بيشتر يك فستيوال سياسى بود. اين مسئله را خانم شارلوته رامپلينگ، رئيس هيئت ژورى، نيز به كرات مورد تأكيد قرار داد. به همين جهت جاى تعجب نيست كه جايزه اول فستيوال بين المللى فيلم برلين، يعنى خرس طلايى، به فيلم مستند و سياسى از بوسنى تعلق گرفت.
فيلم گروباويسا درباره زنى بنام اسما است كه در زمان بعد از جنگ در سارايوو زندگى مىكند. او دختر ۱۲ سالهاى به نام سارا دارد. اسما مىگويد كه پدر وى در جنگ مانند يك قهرمان كشته شده است. در اينجاست كه موضوع غم انگيز داستان آغاز مىگردد. سارا تحت تأثير سرنوشت پدر عصبى و ناآرام است. اسما خود حاضر به نزديك شدن به هيچ مردى نيست. در واقع فرزند او نتيجه تجاوزى است كه به وى در دوران جنگ شده است. ياسميلا زبانيچ كارگردان زن اين فيلم مىگويد كه اين سرنوشت زنان بسيارى در بوسنى بوده است:
”اين زنان در اردوگاهها نگاهدارى مىشدند. تا زمانى كه امكان انداختن كودك ديگر ممكن نبود، يعنى تا حدود شش ماهگى. كودكان زيادى از اين تجاوزات بجاى مانده اند كه تعداد آنها نا مشخص است.“
هنوز نيز تعداد زيادى از مردان مجرم و متجاوز آزادنه زندگى مىكنند. در اين فيلم نشان داده مىشود كه جنايات انجام شده در مورد زنان چه عواقبى را با خود ببار آورده است.
جايزه خرس نقرهاى به كارگردان انگليسى فيلم جاده گوانتانامو داده شد. همينطور فيلم آفسايد از جعفر پناهى نيز جايزه خرس نقرهاى را دريافت كرد.
فيلم «آفسايد» تصويرگر تلاش دختران جوانی است که عليرغم ممنوعيت ورود بانوان به ورزشگاه، به خاطر عشق به ورزش فوتبال و تيم ملی کشورشان، هر يک به نحوی با تغيير ظاهر خود، در پی ورود مخفيانه به ورزشگاه و ديدن مسابقهی ميان تيمهای ايران و بحرين در چارچوب بازیهای مقدماتی جام جهانی آلمان هستند. تلاش بسياری از آنان ناموفق میماند و توسط مأموران انتظامی بازداشت میشوند. حکايت پس از آن، کوشش نوميدانهی آنان برای جلب رضايت مأموران جهت ديدن مسابقه پيش از گسيل آنان به «ادارهی منکرات» است. سراسر فيلم در فضايی پرتپش و پرهياهو جريان میيابد. ديالوگهای فيلم اگر چه سرگرم کننده و با چاشنی مزاح و طنز همراهاند، اما ذهن تماشاگر باريکبين در پسزمينهی گفتگوها، با واقعيتهای تلخ جامعهای درگير میشود که در آن به دليل حاکم بودن ارزشهای سنتی و هنجارهای مذهبی و مردسالار، ابتدايیترين و طبيعیترين خواستهها و نيازهای زنان، آماج فشار و سرکوب قرار میگيرد.
صحنهی زيبای پايانی فيلم، تصويرگر پيروزی تيم فوتبال ايران و کارناوالهای شادی و رقص در خيابانهای تهران است. مأموران انتظامی که در حال انتقال دختران بازداشتی به «منکرات» هستند، به همراه آنان از اتومبيل خارج میشوند و به صف سرور و شادی مردم در خيابانها میپيوندند.