مهاجران افغانستانی در ایران؛ قربانیان جنگ، تبعیض و سیاست
۱۴۰۴ تیر ۱۲, پنجشنبهتصمیم ناگهانی جمهوری اسلامی برای اخراج گسترده مهاجران افغانستانی، درست پنج روز پس از اعلام آتشبس میان ایران و اسرائیل، تردیدها را نسبت به اولویتهای امنیتی حکومت افزایش داده است. به گفته برخی تحلیلگران، این اولویتها بیش از پیش بر مبنای فرافکنی و کنترل اجتماعی استوار هستند.
در حالی که شواهدی مبنی بر "جاسوسی اتباع افغانستانی برای موساد" آنگونه که حکومت ادعا میکند، ارائه نشده، موج اخراجها به شکلی ناگهانی و خشن آغاز شده است. رویکرد نظام از نگاه منتقدان یادآور رفتار حکومتهایی است که با مستمسک قرار دادن دشمنی فرضی، در تلاش برای انحراف افکار عمومی از بحرانهای داخلی، ناکارآمدیها و فشارهای بینالمللی هستند.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
این برخورد نهتنها بار دیگر رویکرد امنیتی نظام را به نمایش گذاشت، بلکه بار حقوقی و انسانی سنگینی نیز بر دوش جامعه ایران گذاشت که اکنون درگیر تبعات جنگ با اسرائیل و فشارهای اقتصادی و اجتماعی است.
بسیاری از مهاجرانی که در روزهای اخیر، آنهم به شکلی غیر انسانی همراه با رفتارهای خشونتآمیز، مصادره اموال و پاره کردن مدارک رسمی اقامتی و شناساییشان از ایران اخراج شدهاند، زاده ایراناند و حتی افغانستان را به چشم ندیدهاند.
آنگونه که اسکندر مومنی، وزیر کشور جمهوری اسلامی، گفته است، از ابتدای سال جاری تا کنون حدود ۴۰۰ هزار نفر از اتباع افغانستانی به کشورشان بازگردانده شدهاند.
همچنین به گفته سازمان بینالمللی مهاجرت (IOM)، تنها در ماه ژوئن ۲۳۳ هزار و ۹۴۱ افغانستانی از ایران به افغانستان بازگشتهاند که این اقدام در مورد بخش بزرگی از آنها با اجبار صورت گرفته است.
گزارشهای سازمان ملل از بیش از ۳۰ هزار اخراج در روز، تنها در هفته اخیر، خبر میدهند. گفته میشود که شمار زیادی از این افراد دارای مدارک قانونی اقامت یا کارت آمایش بودهاند.
از ابتدای سال ۱۴۰۲ زمزمههایی مبنی بر تصمیم جمهوری اسلامی برای اخراج گسترده مهاجران افغانستانی به گوش میرسید. هرچند برخوردهای امنیتی و محدودیتهای مختلف علیه مهاجران افغانستانی در سالهای پیشتر نیز وجود داشت. اما به بهانه نگرانی از مسائل اقتصادی و اجتماعی ناشی از حضور گسترده مهاجران، این روند به یکباره شدت گرفت.
این سیاست بارها مورد انتقاد سازمانهای حقوق بشری و نهادهای بینالمللی قرار گرفته است.
اعتراض به "موج افغانستانیستیزی و رفتار غیرانسانی"
موج اخراج مهاجران افغانستانی واکنشهای بسیاری را برانگیخته و به شدت بحثبرانگیز شده است. بیش از ۱۳۰۰ کنشگر، روزنامهنگار، سینماگر و شهروند ایرانی و افغانستانی در نامهای با عنوان "به رفتار غیر انسانی با افغانستانیها پایان دهید"، خطاب به حکومت جمهوری اسلامی، خواهان توقف فوری برخوردهای غیر انسانی با افغانستانیها در ایران شدهاند.
آنان همچنین شهروندان ایران را به واکنش به این برخوردها فرا خواندهاند تا سکوت آنان به همدستی با حکومت و خواست عمومی برای برخورد با افغانستانیها تعبیر نشود.
باربد گلشیری، هنرمند مقیم فرانسه و از امضاکنندگان این نامه، در گفتوگو با بخش فارسی دویچه وله میگوید که "جمهوری اسلامی هرگز حقوق برابر برای مهاجران افغانستانی قائل نبوده است."
به باور او "این نخستین بار نیست که فوجفوج آنها را از ایرانی که برای بسیاریشان وطن است اخراج میکند."
گلشیری میافزاید: «سازمان دیدهبان حقوق بشر در سال ۲۰۱۳ نیز گزارشی منتشر کرد که خبر از اخراج هزاران تبعهافغانستان میداد. در هر موج اخراج همواره شاهد نقض حقوق انسانی ایشان بودهایم. گزارش کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان در ایران در سال ۲۰۰۸ نشان میدهد که در طی دو سال هفتصدوبیستهزار تبعهافغانستان اغلب بدون بررسی مدرک اخراج شدهاند.»
گلشیری سیاست جاری را در ادامه رویکردهای سابق دانسته و میگوید: «بدعتی در کار نیست و آنجه امروز شاهدیم ادامه سیاستهای گذشته است. اما جمهوری اسلامی امروز برای توجیه نفوذ اسرائیل، خصوصاً آنچه در روزهای نخست جنگ گذشت، نیاز دارد که دشمن را در داخل نیز بیابد. برای جمهوری اسلامی راحتترین و دمدستترین مفر این است که بر هر آنکه "دیگری" به حساب میآید نام "دشمن" بگذارد.
رفتار با افغانها بیشباهت با رفتار با برخی اقلیتهای خود ایران هم تلقی نمیشود. گلشیری در این زمینه میگوید: «سالیان سال است که با بهاییان نیز چنین میکنند. به باور من بیپناهترین کسان در ایران کسانی هستند که افغانستانی به حساب میآیند، چه قانونی در ایران مانده باشند و چه غیر قانونی. جمهوری اسلامی دست به کاری زده است که میتوان تطهیر اجتماعی نامید، انگار ایران تنی پاک باشد و حالا بخواهند ناپاکان را از آن بزدایند. بدیهیست که این گفتمان عمیقاً فاشیستیست.»
مهرانگیز کار، ترانه علیدوستی، ژیلا بنییعقوب، شیوا نظرآهاری و لیلی فرهادپور از دیگر امضاکنندگان این نامه هستند.
بهت عمومی از برخورد خشن با مهاجران افغانستانی
بسیاری از ایرانیان در شبکههای اجتماعی خشم و انزجار خود را از حرکتی که آن را "شرمآور و فاشیستی" خواندهاند، نشان دادند. برخی نیز برخورد وحشیانه با مهاجران را "لکه ننگی بر دامن ایران" نامیدهاند.
شماری با یادآوری جنگ اسرائیل و ایران و شرایط ویژه روزهای گذشته در کشور گفتهاند که اگر وضعیت جنگی ادامه پیدا میکرد، ممکن بود ایرانیان هم آواره کشورهای دیگر شوند.
بیشتر بخوانید: حملات اسرائیل، تهدیدی تازه برای پناهجویان افغان در ایران
در سالهای اخیر، مهاجران افغان در ایران با چالشهای فراوانی روبهرو بودهاند که ریشه در سیاستهای مهاجرتی نادرست، تبعیضهای اجتماعی و محدودیتهای قانونی دارد.
اگرچه بسیاری از آنان سالهاست که در ایران زندگی میکنند و نقش مهمی در اقتصاد و جامعه ایفا میکنند، اما همواره با برخوردهای امنیتی و فشارهای اداری مواجه بودهاند.
فقدان یک سیاست انتگرهسازی مبتنی بر تامین حقوق مهاجران، دسترسی محدود به خدمات آموزشی، درمانی و اشتغال رسمی، همراه با تهدید دائمی اخراج و بازگرداندن اجباری، زندگی مهاجران افغان را با عدم اطمینان از آینده گره زده است. به نظر میرسد که این مهاجران اینک نیز به نوعی قربانی شکست حکومت در رویارویی با اسرائیل شدهاند.
رهاشده میان زمین و آسمان
گزارشها و تصاویر دلخراش بسیاری از وضعیت ناگوار مهاجران در کمپهای اخراج، شبکههای اجتماعی را پر کردهاند. در گرمای طاقتفرسای تابستان، مهاجران بدون آب و غذا در شرایطی غیر انسانی به حال خود رها شدهاند.
مهاجران اخراجشده از ایران حتی فرصتی برای سامان دادن به وضعیت خود و سپس ترک ایران را نداشتهاند. آنان حتی مجبور شدهاند اندک داشتههای خود را نیز رها کنند و با دست خالی به جایی برگردند که هیچ چشماندازی در آنجا ندارند.
بیشتر بخوانید: افغانستان: ترس از بازگرداندن به کشوری "امن"
حبیب، مهاجری افغانستانی که همه فرزندانش در ایران متولد شدهاند و اکنون با سه نفر از اعضای خانواده شش نفریاش به افغانستان اخراج شده است، به دویچه وله فارسی میگوید که حتی به او فرصت جمعآوری وسایلش، بازپسگیری پول پیش خانهای که کرایه کرده و مبالغی که در ازای کارش از دیگران طلب داشته است را ندادهاند.
او از نگرانی برای سه عضو دیگر خانوادهاش که در مشهد هستند و هر لحظه امکان اخراجشان وجود دارد، میگوید و میافزاید: «فقط ۲۰ میلیون تومان برایم باقی مانده بود که آن را هم قبل از خروج به نام عوارض از ما گرفتند.»
همگی فرزندان حبیب دارای مدارک شناسایی قانونی ایران بودهاند. او میگوید خبرهایی مبنی بر مهلت خروج اتباع افغانستانی از ایران را شنیده بود، اما چون او و خانوادهاش مدارک قانونی داشتهاند به آنان گفته شده بود، از آنجا که احتمال تمدید اقامت وجود دارد، به اداره مربوطه مراجعه کنند. سپس به ناگهان هنگام مراجعه به آنان گفته شده است که باید ایران را ترک کنند و هیچ راه دیگری وجود ندارد.
حبیب که خویشاوندی در افغانستان ندارد، میگوید در تلاش برای پیدا کردن یک سرپناه است تا از شوک این وضعیت بیرون بیاید. او در توصیف وضعیت دشوار ماههای اخیر مهاجران افغانستانی در ایران میگوید: «چه بگویم مشکلات بسیار بود، سرکوفت میشنیدیم. حتی سر کار هم که میرفتیم برای گرفتن حقوقمان مشکل داشتیم.»
باربد گلشیری، از امضاکنندگان نامه خطاب به حکومت ایران، معتقد است که "آنچه بیش از هر چیز اهمیت دارد این است که مهاجران افغانستانی ــ چه آنها که قوانین جمهوری اسلامی مهاجر قانونی میانگارد و چه آنها که غیرقانونی به شمار میآیند - اساساً حق ندارند که حقی داشته باشند."
به گقته این هنرمند ایرانی "پیششرط برخورداری از حقوق سیاسی یا مدنی، داشتن تعلق به یک اجتماع سیاسیست. اما امروز که دیگر کشور افغانستان حکومتی مشروع ندارد که بتواند از شهروندانش دفاع کند. این مهاجران فاقد همهی آن بسترهای سیاسیای هستند که انسان را واجد حقوق میکند."
گلشیری درباره چگونگی جلوگیری از تضییع حقوق مهاجران افغانستانی به بخش فارسی دویچه وله میگوید: «اخراج، سکوت رسانهای، خشونت سازمانیافته و بیتفاوتی اجتماعی، همه نشانهاین است که این مهاجران از جهان بیرون افتادهاند. نان دادن و پناه دادن هرچند وظیفهایست انسانی، اما کافی نیست. باید مهاجران را در اجتماع سیاسی بپذیریم و فضاهایی ایجاد کنیم که در آن بگویند، روایت کنند و بواقع شنیده شوند. این ورای مهربانی یا چیزهایی شبیه رأفت اسلامیست؛ باید حقوق ذاتی انسانی ایشان را به رسمیت شناخت و قانون را از ابزار سرکوب به بستر حمایت تبدیل کرد.
گلشیری در این رابطه امیدوار است که جنبش زن زندگی آزادی جامعه ایران را در این زمینه بیشتر حساس کند: «به باور من آرمانهای زن، زندگی، آزادی ــ که خود جنبشی انقلابیست و به انقلابی فرهنگی از پایین در اجتماع ایران انجامیده ــ توان این را دارد که در تلاش هرروزه برابریخواهانهاش به حقوق برابر مهاجران و هر آنکس که "دیگری" به حساب میآمده بپردازد و برای آن مبارزه کند.»
آینده تاریک مهاجران افغان در ایران
با وجود فشارهای گسترده و اخراجهای بیسابقه اخیر مهاجران افغانستانی، هنوز بخش زیادی از آنان، بدون چشماندازی روشن، در ایران ماندهاند. تهدید اخراج گسترده و قریبالوقوع، ناامنی و بیثباتی را در زندگی مهاجران بیشتر کرده و آنان را در شرایط ترس و عدم اطمینان قرار داده است. نادر یاراحمدی مشاور وزیر و رئیس مرکز امور اتباع و مهاجرین خارجی وزارت کشور تعداد اتباع افغانستانی مجاز و غیرمجاز در کشور را شش میلیون و یکصد هزار نفر اعلام کرده و گفته است که بیش از نیمی از این جمعیت باید از ایران اخراج شوند.
اگردر ادامه روند کنونی نظر مشاور وزیر کشور جنبه عملی پیدا کند، احتمال دارد که شمار بسیار بیشتری از مهاجران افغان، حتی آنهایی که مدارک قانونی دارند، مجبور به ترک ایران شوند؛ موضوعی که میتواند پیامدهای انسانی و سیاسی عمیقی برای ایران و افغانستان به دنبال داشته باشد. هزینه چنین پیامدهایی به باور بسیاری برای مردم ایران هم کمدامنه نخواهد بود.