مذاکرات ایران و اروپا؛ احیای امید یا تکرار بنبست؟
۱۴۰۴ مرداد ۱, چهارشنبهپرونده هستهای ایران در بحبوحه فشارهای فزاینده بینالمللی، همچنان در بنبست مانده است. اینک قرار است مذاکراتی میان تهران و تروئیکای اروپایی (آلمان، بریتانیا و فرانسه) در استانبول برگزار شود؛ در حالی که سایه جنگ اخیر با اسرائیل بر دیپلماسی هستهای سنگینی کرده و فضای منطقه را متشنجتر کرده است.
در همین حال، مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا متوقف شده و چشماندازی برای ازسرگیری آن در کوتاهمدت دیده نمیشود. این شرایط پرسشهایی جدی درباره امکان دستیابی به توافقی پایدار را ایجاد کرده است.
آیا گفتوگوهای استانبول میتوانند به نقطه عطفی برای کاهش تنشها تبدیل شده و به احیای توافقی شبیه به برجام بینجامند، یا صرفاً تکرار یک سناریوی دیپلماتیک بینتیجه خواهند بود؟ در این میان، تروئیکای اروپایی با توجه به در دست داشتن اهرم مکانیسم ماشه، نقشی تعیینکننده در چشمانداز توافق احتمالی هستهای ایفا میکند.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
سارا کرمانیان، پژوهشگر روابط بینالملل در دانشگاه ساسکس انگلستان، در گفتوگو با دویچه وله فارسی، نسبت به نتیجهبخش بودن این تلاشها تردید دارد و میگوید: «به نظر نمیرسد که گفتوگوها به نتیجه معناداری برسند. احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه بسیار بالاست. مادامی که جمهوری اسلامی هست و به دلیل تضادهای بنیادین، دو طرف به توافقی نرسیدهاند، احتمال تنش بیشتر وجود دارد. دقیقاً به همین دلیل هم جنگ ۱۲ روزه اتفاق افتاد.»
اشاره کرمانیان به مکانیسم ماشه بار دیگر این سوال را مطرح میکند که اروپا تا چه حد آماده در پیش گرفتن مسیری سرسختانهتر در برابر تهران است. فعالسازی این سازوکار به معنای بازگشت تمامی تحریمهای پیشین سازمان ملل بدون امکان وتوی اعضای شورای امنیت است؛ اقدامی که بیش از پیش جمهوری اسلامی را با انزوای بینالمللی روبهرو خواهد کرد.
مذاکرات پیش رو در استانبول در حالی برگزار خواهد شد که به نظر میرسد مواضع اروپا هیچگاه چنین به آمریکا نزدیک نبوده است. پیش از این سیاستگذاران اروپایی همواره ترجیح میدادند تا جایی که ممکن است، از راههای دیپلماتیک و مذاکرات غیرمستقیم یا مستقیم برای حل اختلافات با جمهوری اسلامی استفاده کنند.
کرمانیان در ادامه تأکید میکند: «مشخص نیست که این گفتوگوها تا چه اندازه میتواند مانع اجرای مکانیسم ماشه شود. انتظار میرود حکومت ایران با تحریمهای فلجکننده روبهرو شود. اتفاقی که از شروع مذاکرات و بعد هم در جریان جنگ افتاد این بود که اروپا در مسئله مذاکرات با ایران حضور چندانی نداشت و اکنون هم مشخص نیست که تا چه اندازه گفتوگوی تروئیکای اروپایی با ایران میتواند بر مذاکره ایران با آمریکا تأثیرگذار باشد.»
آیا تهران میتواند بین اروپا و آمریکا شکاف ایجاد کند؟
جمهوری اسلامی همواره تلاش کرده است با بهرهگیری از اهرمهایی مانند گسترش برنامه هستهای، نفوذ منطقهای و تهدید به کاهش همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در روند مذاکرات امتیاز بگیرد. یکی از تاکتیکهای ثابت تهران، بازی با اختلاف رویکردهای آمریکا و اروپا بوده است؛ تلاشی که برای شکاف انداختن میان این دو در راستای کاهش فشار هماهنگ غرب و گسترش فضای چانهزنی صورت میگیرد.
کرمانیان معتقد است که جمهوری اسلامی در شرایط کنونی اهرمی برای شکاف انداختن میان اروپا و آمریکا ندارد، بلکه دو طرف به خودی خود درگیر یک "جنگ عاملیت"هستند: «به نظر من آمریکا و اروپا وارد اختلافات ساختاری شده بودند، مثلا بحثهایی که پیش از شروع جنگ در ناتو وجود داشت. فکر میکنم که موضوع انرژی هستهای و مذاکرات بر سر آن با ایران به یک زمین بازی تبدیل شده که از طریق آن آمریکا و اروپا به نوعی جنگ عاملیتی که خودشان داشتند را پیش ببرند.»
بیشتر بخوانید: مکانیسم ماشه؛ شمشیر داموکلس بر سر اقتصاد ایران
این پژوهشگر روابط بینالملل، خروج آمریکا از برجام و سپس اقدام نظامی این کشور در جنگ اسرائیل با ایران را مصداق "زیر سوال بردن عاملیت طرف اروپایی" برمیشمرد: «من فکر میکنم خصوصا در مراحل اولیه که اروپا سعی کرد میانجیگری و مداخله کند، به نوعی تلاش کرد خودش را دوباره وارد کل فرایند کند و میخواست عاملیت بینالمللی از دست رفته خود را از این طریق پس بگیرد. بیش از اینکه جمهوری اسلامی ابزاری داشته باشد، به نظرم این یک زمین بازی برای دو طرف اروپا و آمریکاست. اما طبیعتا اگر اکنون مکانیسم ماشه فعال شود، به نفع آمریکا هم خواهد بود و اینگونه نیست که حرکتهای دو طرف در تضاد با هم باشد.»
نقش اسرائیل
اسرائیل همواره با اعمال فشارهای سیاسی و افشاگریهای امنیتی در خصوص ایران، و نیز از طریق نفوذ قابل توجه خود در آمریکا و ارتباطات نزدیک با کشورهای اروپایی، تلاش کرده مسیر توافقهایی فاقد تضمینهای مورد نظر خود را، با جمهوری اسلامی دشوارتر کند.
حملات سایبری، تهدیدهای نظامی و افشای اسناد هستهای ایران از سوی اسرائیل، بخشی از راهبرد این کشور برای تنگتر کردن عملی فضا برای مصالحه دیپلماتیک با تهران است.
نمیتوان تأثیر این مجموعه از اقدامات آشکار و پنهان اسرائیل را بر محاسبات اروپا و رویکرد تروئیکا نسبت به انعطاف در برابر جمهوری اسلامی نادیده گرفت.
در همین چارچوب، سارا کرمانیان میگوید احتمال اینکه اسرائیل "حضوری پنهان در مذاکرات ایران و طرف اروپایی" داشته باشد، دور از ذهن نیست: «به هر حال در طول جنگ دیدیم که مثلاً صدراعظم آلمان بهصورت ضمنی از اسرائیل حمایت کرد. در میان این سه کشور میتوان گفت فرانسه رویکرد واقعبینانهتری به مسئله جنگ در ایران داشته است؛ به این معنا که جنگ راهحل نیست و میتواند عواقب بیشتری به همراه داشته باشد. فرانسه در چارچوب سیاست خودش به دنبال یک توافق با ایران بود، اما به هر حال میبینیم که لابیهای اسرائیل هم فعال هستند و گفتمانی که در حمایت از جنگ شکل گرفت، تأثیرگذار بود. احتمال میرود که در این مذاکرات نیز توافقات پنهانی میان سه کشور و اسرائیل وجود داشته باشد.»
بیشتر بخوانید: سایه "مکانیسم ماشه" بر مذاکرات ایران و اروپا در استانبول
این پژوهشگر روابط بینالملل همچنین از "عدم تمایل اسرائیل به هرگونه توافق با ایران" سخن میگوید و معتقد است که رویکرد کلی آمریکا با اسرائیل یکسان نیست. در عین حال، به گفته او، پروژه "براندازی نظام جمهوری اسلامی" هدف اصلی واشنگتن و تلآویو نبوده است. کرمانیان در توضیح این تفاوت میافزاید: «یک تفاوت ماهوی وجود داشت و آن این بود که آمریکا ترجیح میداد موضوع توافق با جمهوری اسلامی را طوری پیش ببرد که در بلندمدت ایران صرفاً به زمین بازی روسیه و چین تبدیل نشود. به همین دلیل، فکر میکنم که آمریکا شکلی از مذاکره و توافق را ترجیح میداد. اما اسرائیل چنین چیزی را نمیخواهد. هرگونه مذاکره یا ادغام ایران در معادلات جهانی به نفع اسرائیل نیست و در نهایت، از هر اقدامی که منجر به توافق با ایران شود، استقبال نمیکند.»
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
با نگاهی واقعبینانه به شرایط فعلی، شاید بتوان گفت که مذاکرات استانبول بیش از آنکه امیدی برای توافقی پایدار باشد، آخرین تلاشهای دیپلماتیک اروپا پیش از ورود به مرحلهای تهاجمیتر برای خود و پرهزینهتر برای ایران است.
در صورتی که این گفتوگوها به نتیجه نرسند و تهران همچنان بر مسیر فعلیاش پافشاری کند، اروپا ناگزیر به فعالسازی مکانیسم ماشه خواهد شد؛ اقدامی که میتواند پرونده هستهای ایران را وارد مسیری بهمراتب دشوارتر کند.
در چنین سناریویی، تلاقی فشار اقتصادی، انزوای سیاسی و تهدیدات امنیتی میتواند بستر را برای مداخله نظامی علیه ایران، ولو محدود، فراهم کند؛ شرایطی که اسرائیل مدتهاست در انتظارش بوده و شاید برای برخی بازیگران غربی هم دیگر خط قرمز نباشد.