فوتبال آلمان، یکی از امیدهای قهرمانی اروپا در سال ۲۰۱۲ • گفتوگو با مجید جلالی
۱۳۹۰ دی ۳, شنبه
دویچه وله: آقای جلالی. گفتوگویمان را از ایران شروع کنیم. سال ۲۰۱۱ برای فوتبال ملی ایران از دیدگاه شما چه سالی بود؟
مجید جلالی: به طور کلی من سال ۲۰۱۱ را نسبتاً سال خوبی میدانم. بههرحال فوتبال ما در بخش رهبری تیم ملی دچار آشفتگیها و نابسامانیهائی بود. بعد از این که ما در جام ملتها نتوانستیم موفق باشیم، چالشهایی داشتیم. ولی گزینش مربی برای ما همیشه یک روند سخت و بحثانگیزبوده. ما این روند را رد کردهایم و حالا تیم ملی ما تقریباً به مرحلهی نسبتاً باثباتی رسیده است. کارش را میداند، اهدافش مشخص است، و این خوب هست. از طرفی هم حتی تیمهای پایهما، مثل تیمهای جوانان و نوجوانان، دارند زیرساخت خوبی برای خودشان آماده میکنند.
ببینید: برخی از رخدادهای مهم فوتبال آلمان و جهان در سال ۲۰۱۱
شاید تلخترین موضوع در سال ۲۰۱۱ موضوع تیم امید باشد و همین طور موضوع تیم سپاهان که اینها هم شاید به دلیل سهلانگاریهای خیلی پیشپاافتاده بود که در دو بعد به شکستها رسیدند. در بخش اجرایی لیگ برترمان واقعاً خیلی پیشرفتهای خوبی حاصل شده و امیدواریم که در بخش زیرساختها هم در آینده بهتر شود. کم شدن سهمیهی ما در جام باشگاههای آسیا هم موضوعی است که به نظر من نمیتواند منفی باشد، چون پیامد آن این است که ما مجبور میشویم زیرساختهای فوتبالمان را تقویت کنیم.
بشنوید: گفتوگو با مجید جلالی درباره فوتبال جهان در سالی که گذشت
اقدامات و تصمیمگیریهای بدون حساب و کتاب در فوتبال باشگاهی، از تصمیمات عجیب و غریب کمیتهی به اصطلاح انضباطی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی گرفته تا نقل و انتقالات عجیب و غریب منشور به اصطلاح مندرآوردی و وجود باندبازیها و پارتیبازیهای فراوان در فوتبال حرفهای ایران، تا چه مقدار به نظر شما گریبانگیر فوتبال باشگاهی ایران است؟
بههرحال این موضوعی است که سالهای سال است فوتبال ما دارد با آن دست و پنجه میکند و بهگونهای هم با آن کنار آمده. چون این موضوعی است که رها شدن از آن به این سادگیها نیست و دست فوتبال هم نیست. بنابراین فوتبال ما یکسری مسائلی دارد که با آنها باید همسازی کند. البته این موضوعی است که جلوی پیشرفت فوتبال را هم تا حد زیادی گرفته است.
حال بپردازیم به فوتبال آسیا. فوتبال آسیا به غیر از کسب عنوان قهرمانی جهان برای تیم ملی فوتبال بانوان ژاپن در سال ۲۰۱۱ از دیدگاه کیفی چه عملکردی داشت؟
استانداردهایی را که فوتبال آسیا برای باشگاهها و لیگها تعیین کرده و مصر است که انجام دهد، اتفاقات خوبی است که دارد میافتد. ولی هجوم بیرویه مربیان خارجی بهویژه مربیانی که دارای کیفیتهای خیلی بالایی نیستند، کماکان یک مشکل بزرگ برای فوتبال آسیاست و هزینههای زیادی به گردن فوتبال آسیا میاندازد. متأسفانه در بخش تربیت نیروی انسانی، فوتبال آسیا در سال ۲۰۱۱ کماکان مثل گذشته پیشرفت زیادی نداشت. اما در بخش فوتبال بانوان که یکمقدار از این مسائل دورتر است میبینیم که خیلی هم پیشرفت داشته.
اما ما در سالهای اخیر و بهویژه در سال ۲۰۱۱ نیز، شاهد انتقال بسیاری از فوتبالیستهای کرهای و ژاپنی به لیگهای معتبر اروپایی بودیم. آیا شما فوتبال کره جنوبی و ژاپن را تحت این قاعدهای که الان به آن اشاره کردید، قرار ندادهاید؟
به نظر من این یک گمراهی است که فوتبال آسیا را با ژاپن و کره بسنجیم. چون آنها سالهاست که اصلاً برنامهها و کارشان را از آسیا جدا کردهاند. در آسیا نزدیک به ۵۸ یا ۵۹ کشور وجود دارد و ما نمیتوانیم فوتبال آسیا را فقط با ژاپن و کره بسنجنیم و بهتر است ما فوتبال آسیا را با ۵۰ کشوری بسنجیم که در آسیا دارند با فوتبال زندگیمیکنند. ژاپن و کره همان طور که گفتم از خیلی سال پیش در بخشهای مختلف حسابشان را از آسیا جدا کردهاند. البته آنها در زمینههای زیادی نسبت به سایر کشورها پیشرفت کردهاند.
تیم ملی فوتبال آلمان با کسب ۱۰ پیروزی در ۱۰ دیدار مقدماتی جام ملتهای اروپا عملکرد چشمگیری را در سال ۲۰۱۱ داشت و با نمایش فوتبالی مدرن، تک ضرب، تیمی و با مهارت کیفی بالا، جهان فوتبال را بهتزده کرد. دلایل پیشرفت فوتبال ملی آلمان را در چه نکاتی میبینید؟
من یادم هست که در سال ۲۰۰۱ یک کلاسی داشتیم و در آن کلاس آقای بیزانس مبحثی را تحت عنوان «چالش فوتبال آلمان برای جام جهانی ۲۰۰۶» مطرح کرد. ایشان آنجا در طرحی که داد، گفت که فوتبال آلمان چالشهایی دارد، بههرحال استعداد در آن الان کم است و ما باید اقداماتی کنیم که خانوادهها گرایشبیشتری به سمت فوتبال پیدا کنند، چرخهی تولید را در فوتبال فعال کنیم و بازیکنان جوان را بیآوریم و در تیم ملیمان تغییر نسل ایجاد کنیم. آلمانیها حتی جام جهانی را هم با این هدف که اقبال عمومی را برگردانند به فوتبالشان، برگزار کردند. بعد از آن همزمان با برگزاری جام جهانی، آنها تغییر نسل را در دستور کارشان گذاشتند و حالاهم دارند بهرهبرداری میکنند. مسلماً این حاصل یک برنامهریزی بلند مدت است که فوتبال آلمان انجام داده و الان میبینید که یک تیم ملی جوان، خوب، قدرتمند دارد و به طور مسلم یکی از امیدهای اصلی قهرمانی در یورو ۲۰۱۲ است.
در فوتبال جهان در حال حاضر به نظر شما چه تیمهایی حرف نخست را میزنند؟
من فکر میکنم تیمهایی مثل هلند، آلمان و اسپانیا به مراتب تیمهای بهتری هستند. در سطح بینالمللی به نظر من باز فوتبال آلمان خودش را خیلی طرح کرده است و بههرحال الان خیلیها به آن توجه دارند. رشد سریع فوتبال آلمان میتواند بهعنوان یک الگو برای خیلی از کشورها مطرح باشد.
چه چشماندازی دارید برای سال ۲۰۱۲ در جهان فوتبال؟ آیا فاصلهی آلمان با اسپانیا کمتر خواهد شد و آلمان روزی خواهد توانست حرف اول را دوباره در فوتبال جهان بزند؟
فوتبال آلمان، هرچند امید اول است، اما دورهی راحتی نخواهد داشت، چون با بازیهایی که در سال ۲۰۱۱ انجام داده، توجه بسیاری را به خودش جلب کرده است. مسلماً مربیان تمام دنیا با یک دید عمیقتری به این تیم نگاه میکنند و دوست دارند که راههای شکست دادن این تیم را پیدا کنند. در واقع همان بلایی که سر اسپانیا آوردند. مسلماً اگر آلمان بخواهد به این سیر صعودیاش ادامه دهد، آنها هم باید به سمت راههای پیشرفتهتری بروند. آن چیزی که الان انجام میدهند. آلمانیها میتوانند در زمین خودشان جمع شوند، خیلی خوب دفاع کنند و فوقالعاده سریع حمله کنند. در بخش حملهی سریع و ضد حملههای سریع، آلمان الان واقعاً کارآمد است، اما این چیزی نیست که بتواند بهعنوان یک شکل پایدار برای همیشه بماند. آنها در بدنهی بازی، در طول ۹۰ دقیقه هم، به طور حتم باید به پیشرفتهایی برسند.
فوتبال تیم ملی آلمان در حال حاضر چه چیزی را در مقایسه با تیم ملی اسپانیا کم دارد؟
آلمان الان در لحظات بسیار کارآمد بازی، اثرات خیلی قوی دارد. مثلاً این که تصمیم بگیرد یک دفاع فشرده انجام دهد و در لحظاتی که لازم میبیند خیلی سریع حمله کند. اما اینها همهی لحظات بازی نیست و من اسمش را میگذارم بدنهی بازی. در بدنهی بازی الان اسپانیا به مراتب از تمام تیمهای دنیا جلوتر است و اگر آلمان بخواهد یک تیم مقتدر و بدون رقیب باشد، باید بدنهی بازیاش هم به پیشرفتهایی برسد.
مصاحبهگر: فرید اشرفیان
تحریریه: جواد طالعی