"جمهوری اسلامی، مقصر اصلی تبدیل ریزگردها به سرنوشت ایران"
۱۴۰۴ تیر ۲۰, جمعهطی روزهای اخیر نه تنها کلانشهرهایی از جمله تهران بلکه اکثر استانهای غربی و جنوب غربی ایران همانند سالهای گذشته تحت تاثیر امواج شدیدی از ریزگردها و گرد و غبار قرار گرفتهاند. تا جایی که شاخص کیفیت هوا در برخی ساعات روز به عدد ۵۰۰ رسیده و زنگ خطر را برای سلامت شهروندان به صدا در آورده است.
رئيس سازمان حفاظت از محیط زیست تهران نیز گفته که ریزگردها تا پایان تابستان همراه پایتخت ایران و همچنین اکثر استانها خواهد بود.
همین چند روز پیش بود که سمیه رفیعی، رئيس فراکسیون محیط زیست مجلس اعتراف کرد که ستاد ملی مقابله با گرد و غبار نتوانسته از گسترش کانونهای داخلی گرد و غبار جلوگیری کند. او به اختصاص اعتبارات قابل توجه در این زمینه اشاره کرد ولی گفت که نه تنها مشکل ریزگردها تاکنون حل نشده بلکه وضعیت "بدتر و وخیمتر" نیز شده است.
ماجرای ریزگردها در ایران هرچه که هست، به گفته کارشناسان واقعیت این است که ریزگرد نمایه و نشانه بحران محیطی بزرگتری در این کشور است. درست مثل تب که ممکن است نشانه بیماری وخیمتری باشد.
دکتر ناصر کرمی، کارشناس محیط زیست در گفتگو با بخش فارسی دویچه وله توضیح میدهد که فقط بخشی از ریزگردها و احتمالا حدود ۳۰ درصد آنها منشاء داخلی دارند و مابقی عمدتا از غرب و جنوب ایران میآیند. قهقرای سرزمینی در عراق و سوریه و تشدید توفانهای گردوغباری در عربستان و صحرای آفریقا و آنهم به خاطر تشدید تغییرات اقلیمی، از جمله عوامل ورود ریزگردها به ایران هستند.
به گفته این کارشناس محیط زیست، آن بخش از ریزگردها که خاستگاه داخلی دارند، ناشی از "قهقرای سرزمینی در ایران" هستند. بیابانزایی، فرسایش خاک، خشکیدن تالابها و دشتها و فرونشست زمین از جمله عوامل بروز چنین قهقرایی هستند و بحران محیط زیستی وخیمتر، سوای بحث ریزگردها، همین قهقرا است که "ردپای حکومت ایران" نیز در آن کاملا مشهود است.
کرمی با اشاره به برگزاری همه ساله کنفرانس تغییرات آبوهوایی سازمان ملل متحد موسوم به کنفرانس کاپ میگوید: «در این کنفرانس همه کشورهای جهان باید گزارش دهند که تا چه حد در تغییر اقلیم کشورشان موثر بودهاند، چه میزان دیاکسید کربن تولید میکنند، چقدر دچار مشکلات محیط زیستی هستند و برنامه آنها برای کنترل این مشکلات چیست. ولی حکومت ایران تا به حال هیچ گزارشی به این کنفرانس ارائه نداده است.»
ریزگرد، رنج مداوم و بیماری مزمن
به باور کارشناسان، ریزگرد یک رنج مداوم و یک بیماری مزمن است که کیفیت زندگی مردم را به شدت کاهش داده و وقتی با مولفههای دیگر مانند کمبود آب، قطع برق، فقر و ناامنی در میآمیزد، اثرات مخرب آن تشدید میشود.
کرمی با اشاره به مولفه "تابآوری" در بحث بحران ریزگردها، ادامه میدهد: «بهترین تابآوری در این حوزه، پول است و وقتی پول کافی وجود داشته باشد، تابآوری هم وجود خواهد داشت.»
به گفته او، قطعا شهروندان در کشورهایی مانند قطر و کویت و امارات که با ریزگردها درگیرند، تابآوری بیشتری نسبت به شهروندان در سیستان و بلوچستان و یا خوزستان در ایران دارند و این نشان میدهد که حکومت ایران حتی کمترین امکان تابآوری را نیز برای شهروندان خود مهیا نکرده است و مدام دم از این میزند که بدون همکاری و عزم منطقه ای، حل بحران ریزگردها میسر نخواهد بود.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
این کارشناس محیط زیست ادامه میدهد: «مسئولان جمهوری اسلامی باید این سوال را از خود بپرسند که چه کسی با آنها قرار است همکاری کند؟ دولت عراق یا سوریه که درگیر بحرانهای داخلی خود هستند؟ در حال حاضر حکومت ایران که حتی اختیاری برای آسمان خودش هم ندارد چطور میتواند با این کشورها یا هر کشور دیگری وارد همکاری منطقهای شود تا بحران ریزگردها را مدیریت کند؟»
جمهوری اسلامی ۴۷ سال پیش با شعار نه شرقی، نه غربی مدعی انداختن کشور به مسیر "خودکفایی" شد. دکتر منصور سهرابی، اگرواکولوژيست و متخصص محیط زیست در گفتگو با دویچه وله فارسی با اشاره به این رویکرد میگوید که در سالهای بعد از جنگ عراق، در همین چارچوب، از طریق جهاد سازندگی گسترش کشاورزی در دستور کار قرار گرفت.
این سیاست اما پرهزینه از کار درآمد و به گفته سهرابی "طبیعت هزینه این برنامه را داد آنهم از طریق سدسازیهای بی رویه، عدم اختصاص حقآبه به تالاب ها، تغییر کاربری زمینها و از بین رفتن جنگلها و مراتع. ریزگردها پیامد همین رویه غلط است".
سهرابی در توضیح عواقب این سیاست آسیبزا میگوید: «متاسفانه سدسازیهای بیرویه و برداشتهای گسترده از منابع آب، تالابهایی چون هامون و هورالعظیم را خشک کردهاند .در این میان، کشاورزی ناپایدار، شخمهای عمیق و تبدیل مراتع به زمینهای زراعی، خاک را سست و بیثبات کرده است. چرای بیشازحد دام، پوشش گیاهی را نابود کرده و تردد ماشینآلات صنعتی، و حتی بقایای جنگ هشت ساله با عراق در برخی مناطق، خاک را آماده فرسایش کردهاند. نبود سنگریزه و پوشش گیاهی، راه باد را برای بردن خاک باز گذاشته است.»
به گفته این متخصص محیط زیست، ریزگردها فقط از خاک نیستند و معمولا از تالابهایی میآیند که پسابهای صنعتی و خانگی به آنها وارد شدهاند. به همین دلیل ریزگردهای منتشر شده در شهرهای مختلف ایران با هم متفاوت هستند و میتوانند شدت بیماریزایی کمتر یا بیشتر داشته باشند. این ریزگردها حاوی فلزات سنگین و سمی هستند.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
این متخصص محیط زیست نقش ارگانهای حکومتی از جمله سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات را در بحران ریزگردها کم رنگ نمیداند. به گفته او، سازمانهایی مانند سازمان محیط زیست و وزارت نیرو کارگزار این ارگانها شدند و همه "پروژههای ضد محیط زیستی" آنها را بدون چون و چرا اجرایی کردهاند. حالا کار به جایی رسیده که با رفتن جمهوری اسلامی هم نمیتوان این وضعیت را به راحتی مدیریت کرد.
ناصر کرمی با تایید این عبارات و با تاکید بر این که جمهوری اسلامی باید برای مهار بحران ریزگردها "رویکرد میلیتاریستی خودکفایی در کشاورزی" را کنار بگذارد، تصریح میکند: «حکومت ایران باید اجازه دهد که دست کم نیمی از آبهای تجدیدپذیر مسیر طبیعی خود را طی کرده و وارد دشتها و تالابها شود. این یعنی گرفتن سالانه ۵۰ میلیارد متر مکعب آب از بخش کشاورزی و تخصیص آن به طبیعت. یعنی تعطیلی نیمی از کشاورزی ایران و نوسازی نیمه دیگر و انطباق آن با اقتضائات اقلیمی جدید کشور. جمهوری اسلامی چنین کاری را خواهد کرد؟ البته که نه و این هم دلیل دیگری برای سهم صد در صدی جمهوری اسلامی در تبدیل ریزگردها به سرنوشت ایران است.»