آیا حملات آمریکا به ایران میتواند به نفع چین تمام شود؟
۱۴۰۴ تیر ۴, چهارشنبهچین روز یکشنبه ۲۲ ژوئن (یکم تیر) و در بحبوبحه جنگ میان ایران و اسرائيل، حمله ایالات متحده آمریکا به تاسیسات هستهای ایران از جمله تاسیسات فردو، نطنز و اصفهان را "نقض جدی" منشور سازمان ملل خواند؛ منشوری که اساساً "استفاده از زور میان کشورها" را مگر در موارد "دفاع مشروع" یا با مجوز شورای امنیت سازمان ملل ممنوع کرده است.
گوو جیاکون، سخنگوی وزارت امور خارجه این کشور اعلام کرد که پکن آماده همکاری با جامعه جهانی برای بازگرداندن صلح و ثبات به خاورمیانه است، اما جزئیاتی از این همکاری ارائه نکرد.
بیشتر بخوانید: ۱۲ روز نفسگیر، آتشبسی شکننده و توان نظامی ضربه خورده ایران
فو کونگ، نماینده دائم چین در سازمان ملل نیز پیشتر در انتقادی تند اعلام کرده بود که اکنون اعتبار ایالات متحده، هم بهعنوان یک کشور و هم بهعنوان بازیگر در مذاکرات بینالمللی، آسیب دیده است.
نگرانیهای راهبردی پکن در خلیج فارس
فراتر از موضعگیریهای دیپلماتیک، آنچه چین را بیش از هر چیز نگران کرد، احتمال بستهشدن تنگه هرمز از سوی ایران و پیامدهای اقتصادی آن بود. این گذرگاه باریک که خلیج فارس را به دریای عمان و سپس به بازارهای جهانی متصل میکند، مهمترین شاهراه انتقال نفت جهان به شمار میرود.
ایالات متحده پیشتر از چین، بهعنوان "بزرگترین شریک تجاری" و خریدار اصلی نفت ایران، خواسته بود تا از نفوذ خود برای منصرف کردن تهران از بستن این تنگه استفاده کند.
بیشتر بخوانید: تنگه هرمز؛ گلوگاه حیاتی نفت در سایه درگیری ایران و اسرائیل
جیا ایان چونگ، استاد علوم سیاسی در دانشگاه ملی سنگاپور در گفتوگو با دویچهوله معتقد است که افزایش قیمت نفت و گاز به دنبال بستن تنگه هرمز، قطعاً به اقتصاد چین فشار وارد میکند و تورم را تشدید خواهد کرد.
چین در دوران تحریمهای شدید غرب، به مهمترین حامی اقتصادی ایران بدل شده و در چارچوب "ابتکار کمربند و جاده"، سرمایهگذاریهای راهبردی در زیرساختهای این کشور انجام داده است؛ طرحی عظیم که هدف آن "گسترش نفوذ اقتصادی و سیاسی چین در دهها کشور جهان" است.
با این حال، ون-تی سونگ، پژوهشگر مرکز جهانی چین در اندیشکده شورای آتلانتیک در گفتگو با دویچهوله معتقد است که ایرانِ تضعیفشدهای که بهدلیل مداخله نظامی آمریکا در آستانه جنگ متعارف تمامعیار یا حتی جنگ داخلی قرار گرفته، دیگر شریک مؤثری برای نفوذ منطقهای چین در خاورمیانه نخواهد بود.
فرصت چین برای کسب اعتبار دیپلماتیک
سونگ میگوید، چین احتمالاً در پی حمله نظامی آمریکا به تأسیسات هستهای ایران، از منظر "دیپلماتیک" اعتبار بیشتری کسب خواهد کرد و تا زمانی که احتمال حملات نظامی بیشتر از سوی آمریکا منتفی نشده باشد، تأثیر دیپلماتیک آن برای چین همچنان باقی خواهد ماند.
او یادآور میشود که چین مدتهاست خود را بهعنوان "حامی صلح و ثبات جهانی" معرفی میکند و در مقابل، آمریکا را "عامل بیثباتی" نشان میدهد.
چونگ نیز در اینباره میگوید: «حالا چین مجال بیشتری برای مطرح کردن این روایت دارد که آمریکا بازیگری مخرب و تهدیدی بالقوه است.»
در سال ۲۰۲۳، چین موفق شد نقش میانجی را در رسیدن به توافق از سرگیری روابط دیپلماتیک میان ایران و عربستان ایفا کند. پکن از این دستاورد به عنوان یک "پیروزی بزرگ دیپلماتیک" یاد کرد.
اما در بحران فعلی، حمایت چین از ایران عمدتاً جنبه لفظی داشته و هیچ نشانهای از ایفای "نقش میانجیگرانه" دیده نمیشود.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
چونگ در اینباره میگوید: «پکن قدرت تأثیرگذاری دارد، اما همانطور که ایالات متحده نمیتواند اسرائیل را مهار کند، چین هم توان کنترل کامل ایران را ندارد.»
تغییر تمرکز آمریکا؛ یک امتیاز راهبردی برای چین؟
از سوی دیگر، برخی تحلیلگران معتقدند بحران کنونی در خاورمیانه میتواند به نفع چین تمام شود؛ چراکه توجه و منابع آمریکا را از "منطقه هند-اقیانوس آرام" ، منطقهای که چین در آن بهسرعت در حال گسترش نفوذ نظامی است، منحرف میکند.
به گفته چونگ، اگر توجه ایالات متحده برای مدت طولانی متوجه خاورمیانه شود، چین احتمالاً استراتژی خود را بهویژه در قبال تایوان بازنگری خواهد کرد.
تایوان جزیرهای خودگردان است که پکن آن را بخشی از قلمرو خود میداند و احتمال استفاده از زور برای تحقق "اتحاد مجدد" را رد نکرده است.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
هنوز مشخص نیست که حمله آمریکا به تاسیسات هستهای ایران امری مقطعی است و آمریکا دوباره تمرکز خود را به آسیا معطوف خواهد کرد یا نشانهای از تغییر جهت کلی سیاست خارجی واشنگتن بهسوی اولویتبخشی به خاورمیانه است.