آیا بت مذاكره با آمریكا شكسته شده است؟
۱۳۸۶ اردیبهشت ۲۸, جمعهعلیرغم اصرار هردو طرف به اینكه موضوع این مذاكره تنها و تنها مسئله عراق خواهد بود اما گمانهزنىهایى مبنى بر اینكه بر سر این میز، مشكلات دیگر فىمابین هم مورد بحث قرار مىگیرد، به وجود آمده است.
یكى از پر سر و صداترین اخبار در هفته جارى خبر انجام مذاكره بین ایران و آمریكا بود. این خبر ابتدا از سوى مقامات ایران اعلام و سپس از طرف كاخ سفید تأیید شد. روز گذشته نیز منوچهر متكى وزیر امور خارجه ایران تاریخ قطعى این مذاكرات را هفتم خرداد ماه اعلام كرد.
على خامنهاى، رهبر جمهورى اسلامى ایران نیز در سخنرانىاش در جمع معلمان مشهد انجام این مذاكرات را تأیید و بدین ترتیب به گروههاى تندروى داخلى كه مخالف هرگونه مذاكرهاى هستند، فرمان عقبنشینى داد. هرچند وى اظهار كرد: «كسانى كه تصور مىكنند جمهورى اسلامى ایران سیاست مستحكم، منطقى و صددرصد قابل دفاع خود را در نفى مذاكره و ارتباط با آمریكا تغییر مىدهد، سخت در اشتباهند» اما بسیارى از تحلیلگران بر این باورند كه این تابو شكسته شده و ایران و آمریكا بالاخره بر سر یك میز مىنشینند.
عباس عبدى از دانشجویانى كه ۲۸ سال پیش سفارت آمریكا در تهران را اشغال كردند، معتقد است معناى شعار عدم هرگونه مذاكره با آمریكا تغییر كرده است: «ببینید آن شعار قبل از سال ۶۸ یكمقدار معنایش با بعد از سال ۶۸ فرق مىكند. قبل از سال ۶۸ اگر حكومت مىخواست مذاكره كند، مىتوانست این كار را بكند. همچنین اگر فراموش نكرده باشیم توى قضیه مك فارلن هم تا حدود زیادى این كار را كردند و حتا از مذاكره و اینها هم به یك معنا جلوتر بود كه با یك هواپیما اسلحه هم آمد ایران و خیلى پیشرفتهتر از این مراحل كنونى بود. بعد از سال ۶۸ این شعار و به یك تعبیر تابوى مبارزه با آمریكا، گروگان اختلافات داخلى حكومت شد و بعد از سال ۸۴ مىشود گفت كه بعلت یكدستشدن حكومت، در واقع دیگر خیلى نگرانى از این ندارند كه مذاكرات به عدم توازن میان نیروهاى داخلى منجر بشود. بنابراین مىشود گفت كه علت عدم مذاكرهشان در این ۱۷۱۶ سال گذشته بیشتر ناشى از این ترس و نگرانى از این بود كه مبادا این مذاكرات یك عدم توازن بین نیروهاى داخلى ایجاد بكند، وگرنه این شعار خیلى هم اصالت جدى به معناى واقعى كلمه در این مدت نداشته».
از سوى دیگر واشنگتن نیز اعلام كرده: «این مذاكرات تنها درباره عراق و اینكه جمهورى اسلامى چگونه مىتواند نقشى سازنده ایفا كند خواهد بود و شامل پرونده هستهاى ایران نخواهد شد».
اما هوشنگ امیراحمدى، تحلیلگر سیاسى معتقد است نشستن ایران و آمریكا بر سر یك میز مىتواند به معناى شروعى براى حل كلیه مسائل فىمابین باشد و نه تنها عراق: «اولا خود عراق یكى از مشكلات اصلى رابطهى ایران و آمریكاست و صحبتكردن روى عراق به یك شكلى صحبتكردن روى این رابطه است. دوم در این مذاكرات اصلا عراق شركت ندارد، مگر در همان روز اولش كه اینها را مىآورد سرمیز مىنشاند. عراق مىرود دنبال كارش و اگر این مذاكره دربارهى عراق هست، پس چرا عراق پشت میز نیست؟ چرا باید ایران و آمریكا تنها توى اتاق باشند؟ بنابراین به این دو دلیل خیلى ساده فكر مىكنم مذاكرات وسعتش بیشتر هم خواهد بود، حتا اگر از اول هم نخواهند این اتفاق بیفتد، این اتفاق خودبخود احتمالا خواهد افتاد».
امیراحمدى بر این باور است كه اصرار دولت بوش به اینكه هیچگونه مذاكرهاى بر سر پرونده هستهاى ایران صورت نمىگیرد تنها به خاطر ترس آمریكا از اروپا، چین و روسیه است: «البته آمریكا اصرار دارد كه این مذاكره روى رابطه نیست، براى اینكه از اروپا، چین و روسیه و اینها مىترسد. به این معنا كه آمریكا دارد سر مسئلهى هستهاى یك جریان به اصطلاح چندجانبهى جهانى را با سازمان ملل و در گروه ۱+۵ برعلیه ایران پیش مىبرد. آمریكا نمىخواهد متحدینش احساس بكنند كه آمریكا دارد به اینها پشتپا مىزند و دارد تنها به اتاق مىرود و مسایل خودش را با ایران حل مىكند».
وى همچنین معتقد است اصرار دولت ایران بر عدم هرگونه مذاكره بر سر موضوعى غیر از عراق نیز تنها مصرف داخلى دارد و به این دلیل است كه دولت احمدىنژاد نمىخواهد هوادران تندرویش را از دست بدهد: «به نظر من بیشتر بخاطر این است كه در داخل كشور نیروهایى هستند كه شدیدا مخالف این مذاكره هستند و ایران نمىخواهد الان به این سادگى این نیروها را توى خیابان بفرستد، یعنى مردم و حزباله و نیروهاى ضدآمریكایى در ایران توى خیابانها بروند و شلوغش كنند. آقاى احمدىنژاد و دولتش بیشتر نگران این نیروها در ایران هستند ، چون تنها نیرویىست كه در كشور دارند. به همین خاطر هم مىخواهند براى مصرف عمومى این حرف را بزنند. ولى واقعیت این است كه وقتى نشستند پشت میز حتما بحثهاى دیگرى وراى ثبات عراق مطرح خواهد بود و این ثبات عراق حتا اگر مطرح هم باشد، خود مشكل ایران و آمریكاست».
اما اینكه دو طرف در مورد یكى از بحرانسازترین موضوعات فىمابین یعنى مناقشه اتمى ایران مذاكره كنند، بسیار محل شبهه است. عباس عبدى معتقد است در مرحله كنونى پرونده هستهاى ایران، مذاكره معنایى ندارد: «در مورد قضیه اتمى كه فكر نمىكنم اصلا مذاكره خیلى معناى جدىاى داشته باشد ، مگراینكه طرفین همدیگر را تهدید كنند. وگرنه خب شوراى امنیت یك قطعنامهى داده براى ایران كه یا باید آنها را بپذیرد یا تبعاتش را تقبل كند. چون بهرحال این روندى كه دارد ادامه پیدا مىكند از نظر آمریكایىها این است كه ادامهى این روند در واقع به نقض غرض آنها در تحریمها منجر مىشود. به همین دلیل هم فكر مىكنم كه در این قضیه هستهاى اگر هم گفتوگویى باشد تهدیدآمیز، یعنى تهدیدكردن مستقیم است، پیش از اینكه مذاكره به معناى سازش و تفاهم و كوتاهآمدن طرفین باشد كه امتیازى بدهند و امتیازى بگیرند».
شاید حق با عباس عبدى باشد چرا كه در همین اثنا مىشنویم كه مجلس نمایندگان آمریكا دو پیشنهاد را كه مىتوانست از حمله احتمالى آمریكا به ایران جلوگیرى كند، رد كردند و در عوض ایران را مورد تحریمهاى اقتصادى بیشترى قرار دادند. امیر احمدى اما معتقد است رد این طرح، متناقض با انجام مذاكره با ایران نیست: «سیاست آمریكا الان در قبال ایران سیاست دپیلماسى زور هست، یعنى هم مىخواهد، یعنى در واقع آمریكایىها به آن مىگویند: «گان بوت دیپلماسى» كه بهترین ترجمهاش «دیپلماسى زور» است. به این معنا كه مىخواهد هم ایران را بترساند و هم مىخواهد به دنیا بگوید كه من به دیپلماسى اعتقاد دارم و این سیاست ایرادى ندارد. از طرف دیگر در آمریكا یك خط وجود ندارد و در ایران هم به همین شكل. بنابراین قبول این مذاكره از هر دو طرف، خود نشان از این دارد كه نیروهاى اجرایى دو كشور تحت فشار نیروهاى دیگر در جامعه هستند كه مجبورند بهرحال بپذیرند كه به دیپلماسى و به مذاكره هم یك شانسى بدهند».
روز هفتم خرداد ماه، ۲۸ ماه مه سال جارى، رایان كراكر سفیر آمریكا در عراق و احتمالا عباس عرقچى معاون وزیر امورخارجه ایران، در پشت درهاى بسته با یكدیگر گفتوگو خواهند كرد. اگر اخبارى از این اتاق به بیرون درز كند، بالاخره معلوم خواهد شد كه مهمترین مسئله بین ایران و آمریكا، ناآرامىهاى عراق است یا بحران هستهاى و یا مشكلى عمیقتر از هردوى اینها.
میترا شجاعى