آیا احتمال وقوع فاجعهای شبیه چرنوبیل در ایران وجود دارد؟
۱۴۰۴ تیر ۲۶, پنجشنبهمیزان خسارتهای حمله اول تیر ۱۴۰۴ (۲۲ ژوئن ۲۰۲۵) ایالات متحده به سه مرکز هستهای جمهوری اسلامی در فردو، نطنز و اصفهان در جریان عملیات "چکش نیمهشب" هنوز به طور دقیق مشخص نیست.
مهمترین تاسیسات اتمی که در این عملیات بیسابقه هدف قرار گرفت، مرکز غنیسازی سوخت فردو بود. این مرکز که در واقع یک تاسیسات زیرزمینی غنیسازی اورانیوم در نزدیکی قم و در اعماق کوهها بود در سال ۲۰۰۹ افشا شد.
فردو به شکلی طراحی شده که در حدود ۳۰۰۰ دستگاه سانتریفیوژ را در خود جای میدهد و ساخت آن در زیر کوهها نیز اصولا به این دلیل بود که از آن در برابر حملات هوایی احتمالی محافظت شود.
افشای ساخت محرمانه این مرکز، در آن زمان حکومت ایران را در پرونده هستهای خود به دردسر بزرگی انداخت. چند سال بعد از افشای این تاسیسات مخفیانه، جمهوری اسلامی در چارچوب توافق موسوم به برجام موافقت کرد که آن را به یک مرکز تحقیقاتی تبدیل و فعالیتهای غنیسازی اورانیوم در آن را به مدت ۱۵ سال متوقف کند.
اما حکومت ایران پس از خروج آمریکا از برجام، فعالیتهای غنیسازی اورانیوم در فردو را مجددا از سر گرفت و غنیسازی در آن را تا سال ۲۰۲۱ به ۲۰ درصد رساند.
البته این پایان ماجرا نبود. حکومت ایران در نوامبر ۲۰۲۲، سطح غنیسازی اورانیوم در فردو را تا ۶۰ درصد افزایش داد و در عین حال از قصد خود برای افزایش ظرفیت غنیسازی در این مرکز خبر داد.
تاسیسات دیگری که در جریان عملیات "چکش نیمهشب" هدف حمله آمریکا قرار گرفت، تاسیسات هستهای نطنز بود که بزرگترین مرکز غنیسازی اورانیوم در ایران به شمار میرود.
مرکز غنیسازی نطنز از دو بخش یعنی تاسیسات آزمایشی غنیسازی سوخت (PFEP) و تاسیسات اصلی غنیسازی سوخت (FEP) تشکیل شده و همانند فردو، به شکلی زیرزمینی طراحی شده تا در برابر حملات هوایی محافظت شود.
تاسیسات غنیسازی اصلی نطنز با وجود طراحی برای داشتن ظرفیت نگهداری حدود ۵۰هزار سانتریفیوژ، حدود ۱۴ هزار دستگاه سانتریفیوژ نصب شده داشت که گفته میشد از این تعداد در حدود ۱۱ هزار دستگاه فعالاند و اورانیوم را تا میزان خلوص ۵ درصد غنیسازی میکنند.
بیشتر بخوانید: فرانسه: تنها بخشی از اورانیوم غنیشده ایران از بین رفته است
هم تاسیسات غنیسازی فردو و هم نطنز، پیش از این نیز بارها و بارها در جریان مجموعه عملیات پیچیدهای هدف حمله قرار گرفته بودند و حتی به گفته مقامهای حکومتی، در اثر این حملات، بخش عمدهای از امکانات غنیسازی ایران از بین رفته بود.
هر کدام از این حملات، از حمله سایبری با بدافزار "استاکسنت" در سال ۲۰۱۰ گرفته تا حملات دیگری با از کار انداختن شبکه توزیع برق در فردو و یا حادثه انفجار از راه دور در روز یکشنبه ۲۲ فروردین ۱۴۰۰ در نطنز، خرابیها و خسارتهای وسیعی به بار آورده بودند.
سومین مرکز اتمی که در جریان عملیات "چکش نیمهشب" هدف حمله آمریکا قرار گرفت، تاسیسات UCF اصفهان بود که اصولا تمرکز آن بر تبدیل اورانیوم به شکلی است که برای سوخت رآکتورها و غنیسازی لازم است.
به بیان ساده، کار این مرکز، تولید گاز هگزافلوراید اورانیوم (UF6) است که وجود آن برای غنیسازی در تاسیسات نطنز و فردو ضروری است.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
آنچه توجه به آن ضروری است این است که نه سایت فردو، و نه نطنز و نه تاسیسات UCF اصفهان، هیچکدام نیروگاه اتمی نیستند و از این رو، مقایسه این مراکز با یک نیروگاه اتمی با چهار رآکتور مانند چرنوبیل، مقایسه صحیحی نیست.
در ایران تنها یک نیروگاه اتمی به این معنا، یعنی نیروگاه بوشهر وجود دارد که در حاشیه خلیج فارس واقع شده است. اورانیوم این نیروگاه که در سال ۱۳۹۰ بهرهبرداری شده توسط روسیه تامین میشود و سوخت مصرفشده آن نیز به منظور جلوگیری از بازفرآوری آن به مواد قابل استفاده در تسلیحات اتمی، به روسیه بازگردانده میشود.
آیا خطر نشت رادیواکتیو در تاسیسات فردو، نطنز و اصفهان وجود دارد؟
همانطور که اشاره شد، با گذشت چند هفته از عملیات چکش نیمهشب، میزان دقیق خسارات وارده به تاسیسات فردو، نطنز و اصفهان هنوز مشخص نیست. اما شاید مهمتر از پیامدهای حمله به خود این مراکز، سرنوشت ۴۰۸ کیلوگرم اورانیوم غنی شده با غنای ۶۰ درصد باشد که تا کنون در هالهای از ابهام باقی مانده است.
منابع رسمی حکومت ایران، عمدتا ادعا میکنند که این میزان اورانیوم غنیشده، به مکانهای "امنی" منتقل شدهاند. برخی از منابع اسرائیلی در این بین به طور جسته و گریخته اعلام کردهاند که اورانیوم غنیشده، میان سه سایت فردو، نطنز و اصفهان توزیع شده و "جابهجا نشده است."
این در حالی است که به باور یک مقام ارشد اسرائیلی، بخش زیادی از اورانیوم غنیشده، در اعماق تاسیسات اصفهان قرار دارد و حکومت ایران ممکن است بتواند این اورانیوم غنیشده را بازیابی کند.
بیشتر بخوانید: تا چه اندازه به برنامه هستهای ایران آسیب وارد شده است؟
واقعیت این است که تاسیسات غنیسازی به لحاظ میزان خطر نشت مواد رادیوآکتیو، تفاوت زیادی با نیروگاههای هستهای دارند. نخستین تفاوت این است که هیچ رآکتور فعالی در این مراکز وجود ندارد و در این گونه تاسیسات، زبالههای رادیواکتیو نگهداری نمیشوند.
به عبارت دیگر، خطر احتمالی در این مراکز، تنها به خطر نشت از مخازن اورانیوم غنیشده و مجاری آبشارها و سانتریفیوژها محدود میشود.
اگر اطلاعیه آژانس بینالمللی انرژی اتمی پس از حمله آمریکا به سه مرکز اتمی جمهوری اسلامی را ملاک بگیریم، تا این لحظه هیچ گزارشی مبنی بر نشت و افزایش پرتوهای رادیواکتیو در این مراکز منتشر نشده است.
بیشتر بخوانید: آیا جمهوری اسلامی به میز مذاکره باز میگردد؟
به بیان ساده آن چه در مورد خاص فردو و نطنز، میتوانست نگرانکننده باشد، آزاد شدن اورانیوم هگزافلوراید (UF₆) یعنی گاز تزریقی به سانتریفوژها و تبدیل آن به اورانیل فلورید (UO₂F₂) و هیدروفلوئوریک اسید (HF) بود که اسیدی بسیار قوی و خورنده به شمار میرود.
تماس این اسید با پوست یا استنشاق گازهای آن میتواند ریه را از بین ببرد و با ایجاد مشکلات تنفسی شدید و مرگبار سبب خفگی و مرگ شود.
از این رو، خطرات ناشی از تخریب و آسیب به سایتهای غنیسازی نظیر فردو و نطنز، در عمل خطراتی شیمیایی به شمار میروند و نه رادیواکتیو.
پروفسور کلمنس والتر، متخصص هستهای و رییس موسسه رادیواکولوژی و حفاظت در برابر تشعشعات در دانشگاه هانوفر آلمان به دویچهوله فارسی میگوید: «شواهدی وجود دارد که در محوطه تاسیسات، اورانیوم هگزافلوراید آزاد شده است. در این خصوص، هم از خطرات رادیولوژیکی و هم از افزایش میزان تشعشع و هم از خطرات شیمیایی صحبت به میان آمده است. با وجود این، منظور از آن میتواند نشت هیدروفلوئوریک اسید (HF) باشد. اما بهروشنی گفته شده که این موضوع به محوطه تاسیسات محدود میشود . گزارشی از نشت آن تا مناطق مسکونی ارائه نشده است.»
هراس از تکرار چرنوبیل و فوکوشیما تا چه حد واقعی است؟
وقتی صحبت از فجایع اتمی میشود، عمدتا دو حادثه چرنوبیل و فوکوشیما را به خاطر میآوریم. فاجعه فوکوشیما در سال ۲۰۱۱ زمانی رخ داد که امواج پیشبینیناپذیر سهمگین سونامی، نیروگاه اتمی را نابود کرد و منجر به ذوب هستهای در سه رآکتور آن شد.
این موضوع از آن جایی هراسآور است که در نظر بگیریم حتی چنین نیروگاه پیشرفتهای در ژاپن نیز نتوانست در برابر یک حادثه طبیعی همچون زلزله ۹ ریشتری و سونامی حاصل از آن مقاومت کند.
از کار افتادن سیستم خنککننده نیروگاه فوکوشیما و ذوب شدن سه مخزن میلههای سوخت هستهای در قلب این نیروگاه، اساسا حادثهای بود که هیچ چارهای جز تسلیم در برابر آن وجود نداشت.
پیامدهای زیستمحیطی این فاجعه هنوز تمام نشده و ممکن است همچنان تا چند دهه آینده گریبانگیر ژاپن باشد. این کشور اکنون چند سالی است که در تلاش است حدود یک میلیون و ۳۰۰ هزار تن از آب خنککننده نیروگاه هستهای فوکوشیما را که در جریان سونامی آسیب دیده بود به اقیانوس بریزد.
این حجم آب، که با میلههای سوخت راکتور هستهای فوکوشیما آلوده شده بود، همچنان در مخازن مخصوصی نگهداری میشود و به تدریج پس از انجام فرایند تصفیه، در قالب یک طرح فنی با نظارت دقیق در اقیانوس آرام تخلیه میشود.
فوکوشیما پس از فاجعه چرنوبیل وحشتناکترین حادثه نیروگاههای اتمی در جهان به شمار میرود.
حادثه چرنوبیل که بزرگترین فاجعه اتمی تاریخ نام گرفته، در ساعت ۰۱:۲۴ نیمهشب ۲۶ آوریل ۱۹۸۶، در اثر وقوع انفجاری مهیب در رآکتور شماره ۴ نیروگاه اتمی چرنوبیل رخ داد. فاجعهای هولناک که اصولا ناشی از خطای انسانی و در عین حال، مشکلات و ایرادات فنی در طراحی بود.
بیشتر بخوانید: حمله آمریکا به تأسیسات فردو چه عواقب احتمالی به دنبال دارد؟
در آن زمان با مشخص شدن اینکه مواد رادیواکتیو از نیروگاه چرنوبیل نشت کرده و این که هر لحظه امکان گسترش شدید آلودگی به سراسر اروپا وجود داشت، هزاران تن شن و ماسه، اسید بوریک، خاک رُس و سرب با هلیکوپتر بر روی شعلههای آتش ریخته شد تا واکنش زنجیرهای در رآکتور متوقف شود.
بیشتر بخوانید: هیولای خفته در تابوت چرنوبیل
بر اساس برآورد کارشناسان، دو فاجعه اتمی چرنوبیل و فوکوشیما افزون بر خسارت جانی و محیطزیستی، در مجموع در حدود ۴۵۰ میلیارد دلار خسارت مالی به بار آوردند.
اما بازمیگردیم به این پرسش که آیا امکان نشت پرتوهای خطرناک در جریان تخریب تاسیسات فردو، نطنز و اصفهان وجود دارد؟ به طور کلی بله، اما میزان چنین تشعشعی و البته احتمال وقوع آن، با آن چه که در رآکتورها رخ میدهد، بسیار تفاوت دارد. نباید فراموش کرد که سایتهایی که هدف قرار گرفتهاند، اصولا تاسیسات غنیسازی یا مرتبط با غنیسازی به شمار میروند و نه رآکتور هستهای.
این به معنای آن نیست که اساسا تشعشعات رادیواکتیو در غلظتهای پایینتر اورانیوم وجود ندارد. تشعشعات اتمی صرفا به رآکتورها یا سوخت مصرفشده محدود نمیشود و هر ماده رادیواکتیوی در هر مرحلهای اصولا میتواند منبعی برای تشعشعات اتمی باشد.
اما در مراکز غنیسازی، اصولا خطر تشعشع زیاد نیست اما برای مثال، در صورت نشت هگزافلوراید اورانیوم (UF6) میتوان انتظار داشت که چنین رخدادی به نشت ترکیبی شیمیایی و رادیواکتیو منجر شود.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
با این حال، چنین نشتی در صورت وقوع، با فجایعی نظیر چرنوبیل و فوکوشیما بسیار متفاوت خواهد بود و در مقایسه با آنها بهمراتب محدودتر و قابلکنترلتر است.
پروفسور والتر در پاسخ به این پرسش که در بدترین سناریوی ممکن، تا چه حد امکان انتشار این آلودگی در خارج از تاسیسات وجود دارد میگوید: «در صورت تخریب تاسیسات سانتریفیوژها، همانطور که در گزارشها آمده، نشت آن تا فواصل دور تقریبا منتفی است. برای وقوع چنین چیزی، نشت باید مانند آنچه در یک آتشسوزی بزرگ اتفاق میافتد، به لایههای میانی جو برسد. برای اینکه این مواد تا اروپا منتقل شوند، باد باید از سمت شرق بوزد. این شرایط فقط در یک درصد از وضعیتهای جوی در طول سال اتفاق میافتد.»
رولاند وولف متخصص فیزیکپزشکی و حفاظت در برابر تشعشعات نیز با اشاره به این که در اطراف تاسیسات آسیبدیده هیچ افزایش قابلتوجهی در میزان پرتوزایی اندازهگیری نشده است میگوید: «موجودی پرتوزا در تاسیسات غنیسازی، برخلاف رآکتورهای هستهای، حاوی محصولات شکافت نیست. همچنین، این مواد مانند حادثه چرنوبیل از طریق انفجار به ارتفاعات بالا پرتاب نشدهاند. بنابراین، انتظار میرود آلودگی احتمالی محدود به مناطق محلی باشد، با امکان انتقال از طریق باد به کشورهای همسایه.»
او در پاسخ به پرسشی درباره احتمال آسیب به ۴۰۸ کیلوگرم اورانیوم غنی شده با غنای ۶۰ درصد به دویچهوله فارسی میگوید: «اورانیوم با غنای بالا برای ساخت سلاح هستهای مناسب است. اورانیوم به عنوان یک فلز سنگین از نظر شیمیایی سمی است و میتواند، برای مثال، موجب آسیب کلیوی شود. ورود آن به بدن از طریق پرتوهای با برد کوتاه آلفا، خطر ابتلا به سرطان و همچنین خطر آسیبهای ژنتیکی را افزایش میدهد. بسته به نوع سناریو، این موضوع میتواند خطر بالقوهای برای کارکنان تاسیسات و همچنین شهروندان ایجاد کند.»