آلمان ده سال پس از موج پناهجویی در چه وضعیتی قرار دارد؟
۱۴۰۴ شهریور ۳, دوشنبهجمله کوتاه "ما از عهدهاش برمیآییم" در سراسر جهان به نماد رویکرد باز آلمان در قبال پناهجویان بدل شد. زمانی که صدراعظم وقت آلمان، آنگلا مرکل از حزب دموکرات مسیحی، این جمله را در تابستان ۲۰۱۵ بر زبان آورد، صدها هزار نفر، بخصوص از سوریه، افغانستان و عراق، در راه رسیدن به آلمان بودند.
آنها با موجی از همبستگی و آمادگی برای کمک روبهرو شدند. تصاویر ایستگاه مرکزی قطار مونیخ هنوز در خاطر بسیاری زنده است؛ جایی که هزاران پناهجو از سوی ساکنان محلی با هدایایی کوچک مورد استقبال قرار گرفتند.
اما ده سال پس از این رویداد فضا در آلمان تغییر کرده است. فضای آغوش باز جای خود را به تردید و مخالفت داده است، زیرا آلمان نتوانست از عهده خیلی چیزها برآید. بسیاری از تازهواردها هنوز شغلی پیدا نکردهاند. جرم و جنایت، از سوی پناهجویان و علیه آنان، به شدت مورد بحث است. مهاجرت به موضوعی احساسی و پرتنش بدل شده است.
یک مرور دادهمحور در قالب ده پرسش و پاسخ نشان میدهد که آیا روند ادغام پناهجویان موفق بوده یا نه، و مهاجرت چه تغییری در آلمان ایجاد کرده است.
۱− چه تعداد پناهجو به آلمان آمدهاند؟
در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ در مجموع حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار پناهجو به آلمان آمدند و در این کشور درخواست پناهندگی دادند. در سالهای بعد، شمار متقاضیان پناهندگی به شکل چشمگیری کاهش یافت.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
هیچ کشور دیگری در اتحادیه اروپا تعداد مشابهی پناهجو نپذیرفت. پس از آلمان، بیشترین درخواستهای پناهندگی در ایتالیا با ۲۰۴ هزار نفر، مجارستان با ۲۰۳ هزار نفر و سوئد با ۱۷۸ هزار نفر ثبت شده است.
با این حال، درخواست پناهندگی به معنای آن نیست که متقاضی به شکل خودکار به عنوان پناهنده پذیرفته شود و حق اقامت دریافت کند. آلمان در ده سال گذشته به طور متوسط بیش از نیمی (۵۶ درصد) از درخواستهای پناهندگی را در مرحله نخست پذیرفته و بدین ترتیب به یک و نیم میلیون نفر حق ماندن در این کشور را اعطا کرده است.
بدین ترتیب آلمان در مقایسه با دیگر کشورهای اروپایی، در سطحی بالاتر از میانگین اتحادیه اروپا و نیز جلوتر از کشورهای دیگری قرار میگیرد که شمار زیادی پناهنده پذیرفتهاند.
آلمان یکی از معدود کشورهای جهان است که برای افراد تحت پیگرد سیاسی، حق پناهندگی قائل میشود؛ حقی که میتوان آن را در دادگاهها پیگیری کرد.
علاوه بر فعالان سیاسی تحت پیگرد، افرادی نیز که طبق کنوانسیون ژنو به عنوان پناهنده شناخته میشوند یا کسانی که، مثلا به دلیل جنگ در زادگاهشان، اصطلاحا مشمول "حمایت تکمیلی" میشوند، اجازه دارند در آلمان بمانند. امروز در مجموع حدود سه و نیم میلیون پناهجو در آلمان زندگی میکنند.
۲− متقاضیان پناهندگی در آلمان، از چه کشورهایی آمدهاند؟
در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ بیشتر افرادی که در آلمان درخواست پناهندگی دادند، از سوریه، افغانستان و عراق بودهاند؛ کشورهایی که سالهاست درگیر جنگ و منازعهاند.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
امروز حدود یکپنجم سوریهای مقیم آلمان تابعیت آلمانی گرفتهاند و یکدهم آنها در خود آلمان متولد شدهاند.
از زمان تجاوز نظامی روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲ نیز شمار زیادی از اوکراینیها به آلمان گریختند. در حال حاضر نزدیک به یک میلیون و ۳۰۰ هزار پناهجو در آلمان از اوکراین آمدهاند.
۳− سهم مردان، زنان و کودکان در میان پناهجویان چقدر بوده است؟
از میان یک میلیون و ۲۰۰ هزار پناهجویی که در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ به آلمان آمدهاند، نزدیک به نیمی (۵۶۴ هزار و ۴۰۰ نفر) بین ۱۸ تا ۳۴ سال سن داشتهاند و از این گروه، سهچهارم مرد بودهاند.
وقتی فردی واجد شرایط حمایت باشد و در نتیجه به عنوان پناهجو به رسمیت شناخته شود، این حق حمایت به همسر و فرزندان خردسال او نیز تعلق میگیرد و آنها میتوانند از طریق "پیوستن به خانواده"، با دریافت حق اقامت، به آلمان بیایند.
به گزارش انجمن شهرها و شهرداریهای آلمان، بین سالهای ۲۰۱۵ تا نیمه ۲۰۱۷ حدود ۲۳۰ هزار مورد از این نوع درخواستها برای "پیوستن به خانواده" پذیرفته شده است. با این حال، برای پناهجویانی با وضعیت حمایتی محدود، این امکان از ژوئیه ۲۰۲۵ به مدت دو سال به حالت تعلیق درآمده است.
۴− پناهجویان تا چه حد ادغام شدهاند؟
یکی از مهمترین شاخصها برای سنجش موفقیت ادغام، میزان حضور در بازار کار است.
یولیا کوزیاکووا، پژوهشگر مهاجرت در دانشگاه بامبرگ، به شکلی گسترده به موضوع حضور پناهجویان در بازار کار پرداخته است. او در گفتوگو با دویچه وله، در پاسخ به این پرسش که آیا آلمان در این زمینه از عهده برآمده یا نه، چنین نتیجهگیری میکند: «میتوانم بگویم که ما تا حدی از عهده برآمدهایم. یا بهتر بگویم، در همه زمینهها از عهده برنیامدهایم. هنوز خیلی کارها، بهویژه برای زنان پناهجو و پناهجویان مسنتر، برای انجام دادن مانده است.»
نگاهی به آمار نشان میدهد که روند کلی مثبت است. در پایان ماه مه ۲۰۲۵، نرخ بیکاری در میان پناهجویان، از جمله آنهایی که از افغانستان، پاکستان، ایران، عراق، سوریه، سومالی، اریتره و نیجریه آمده بودند، از ژانویه ۲۰۱۵ بدینسو، در پایینترین سطح و نرخ اشتغال در بالاترین سطح قرار داشت.
با در نظر گرفتن شاخص دیگری همچون نرخ اشتغال، که مشاغل آزاد را هم در بر میگیرد، مشخص میشود که هرچه مدت حضور پناهجویان در کشور طولانیتر باشد، احتمال یافتن کار هم بیشتر میشود. از میان کسانی که در سال ۲۰۱۵ به آلمان آمدهاند، بیش از ۶۰ درصد پس از گذشت هفت سال شغلی برای خود یافتهاند.
کوزیاکووا، کارشناس مهاجرت، میگوید: «ما میبینیم که ادغام در بازار کار بهویژه در میان جوانترها، یعنی تا حدود ۴۵ سالگی، بسیار بهتر پیش میرود. در حالیکه نرخ اشتغال در میان افراد بالای ۴۵ سال در آلمان به شکل چشمگیری پایینتر است و این روند با گذشت زمان هم تغییر چندانی نمیکند.»
دانیل تیم، پژوهشگر مهاجرت در دانشگاه کنستانس، نیز میگوید: «متقاضیان پناهندگی که به آلمان میآیند، بهطور میانگین مهارتهای نسبتا پایینی دارند. البته پزشکان هم در میانشان هستند، اما اکثریتشان تحصیلات دانشگاهی ندارند یا آموزش حرفهای ندیدهاند. آنها وارد کشور میشوند، در ابتدا زبان آلمانی نمیدانند، باید در مراکز دولتی اسکان یابند و با کمکهای اجتماعی زندگی کنند. چند سال طول میکشد تا اصلاً کاری بیابند و تازه آن زمان هم اغلب در مشاغل غیرتخصصی مشغول میشوند.»
بر اساس یک نظرسنجی از پناهجویان در سال ۲۰۱۷، این افراد در آلمان، در مقایسه با وضعیت شغلیشان در کشورهای مبدأ، بهوضوح بیشتر به عنوان کارگر ساده مشغولاند و کمتر در نقش نیروی متخصص، کارشناس یا متخصص حرفهای ظاهر میشوند.
دلایل این امر تنها پایین بودن سطح مهارت یا کمبود دانش زبانی نیست، بلکه به رسمیت شناخته نشدن مدارک تحصیلی یا اسکان در مناطقی با فرصتهای شغلی کمتر نیز در این میان نقش بازی میکند.
این وضعیت پیامدهایی هم برای سطح درآمد دارد. میانگین دستمزد ناخالص ماهانه پناهجویانی که در سال ۲۰۱۵ به آلمان آمدند و به کار تماموقت مشغول شدند، حدود ۱۶۰۰ یورو بود، در حالی که میانگین درآمد همه پناهجویان، فارغ از نوع اشتغالشان، حدود ۸۰۰ یورو برای هر نفر برآورد میشود. برای مقایسه، میانگین دستمزد ناخالص ماهانه شاغلان تماموقت در آلمان در همان سال ۳۷۷۱ یورو بود.
۵− دانش زبانی پناهجویان چقدر است؟
یکی دیگر از شاخصهایی که اغلب برای سنجش میزان ادغام به کار میرود، دانش زبانی است، زیرا در بسیاری از مشاغل در آلمان، تسلط کافی به زبان پیششرطی اساسی به شمار میرود.
اما در یادگیری زبان جدید تفاوتهای چشمگیری میان زنان و مردان دیده میشود. طبق یک نظرسنجی از پناهجویان در سال ۲۰۲۰، تنها ۳۴ درصد از زنان دارای مهارت زبانی پیشرفته (مدرک سطح B1) بودهاند. این سهم در میان مردان پناهجو ۵۴ درصد بوده است. این تفاوت خود را در آمار بازار کار نیز نشان میدهد. با وجود اینکه زنان غالباً تحصیلات خوبی هم دارند، بهمراتب کمتر موفق به یافتن شغل میشوند.
یولیا کوزیاکووا چند دلیل برای این وضعیت برمیشمرد. از یکسو بسیاری از زنان جوانتر صاحب فرزند هستند و ناگزیرند از آنها مراقبت کنند. از سوی دیگر، این زنان در زادگاه خود بیشتر در مشاغلی، همچون معلمی یا کار در ادارات، فعال بودهاند که زبان و مدرک در آن نقش تعیینکنندهای دارد.
کوزیاکووا میگوید: «در این موارد خطر عدم پذیرش مدارک تحصیلی بالاتر است. افزون بر این، ورود به چنین مشاغلی، در مقایسه با مثلاً کار در بخش ساخت و ساز، نیازمند دانش زبانی بسیار بالاتری است.»
۶− چه تعداد از آن پناهجویان، شهروند آلمان شدهاند؟
از سال ۲۰۱۶ تاکنون حدود ۴۱۴ هزار پناهجو تابعیت آلمان گرفتهاند که ۲۴۴ هزار نفر از آنان سوری بودهاند.
هانس شامان، پژوهشگر مهاجرت در دانشگاه هیلدسهایم، میگوید: «اکنون در دورهای هستیم که بسیاری از پناهجویان سال ۲۰۱۵ برای دریافت تابعیت اقدام میکنند.»
به گفته این پژوهشگر مهاجرت: «برخی از سوریها پس از سقوط رژیم بشار اسد به بازگشت به سوریه فکر میکنند، گرچه ممکن است شهروند آلمان شده باشند. اما اغلب در نهایت تصمیم میگیرند بمانند، چون در اینجا کسبوکاری راه انداختهاند، جا افتادهاند، یا بچههایشان اینجا به مدرسه میروند.»
۷− پذیرش این تعداد پناهجو چه هزینهای برای آلمان داشته است؟
آنگونه که سرویس رسانهای "ادغام" نشان میدهد، در مورد هزینههای پذیرش پناهجویان در آلمان برآوردهای متفاوتی وجود دارد. بسته به روش محاسبه، نتایج میتواند از ۵۸۰۰ میلیارد یورو هزینه، تا صرفهجویی سالانه ۹۵ میلیارد یورویی در آینده متفاوت باشد.
واقعیت این است که وقتی پناهجویی به آلمان میرسد، پیش از آنکه کشور بتواند در چشمانداز بلندمدت از توان اقتصادی او بهرهمند شود، ابتدا هزینههایی برای دولت به وجود میآید.
برای نمونه، "هزینههای مربوط به پناهجویان" در بودجه عمومی سال ۲۰۲۳، حدود ۳۰ میلیارد یورو بود که بیشترین بخش آن به کمکهای اجتماعی اختصاص داشت.
در آوریل ۲۰۲۵ حدود ۴۳ درصد از افراد با پیشینه پناهندگی، یعنی اندکی کمتر از یک میلیون نفر، در آلمان کمک مالی دولتی در قالب تأمین اجتماعی اولیه دریافت میکردند. این کمک اجتماعی ویژه کسانی است که به دنبال کار هستند یا نمیتوانند هزینههای زندگی خود را از محل درآمد شخصی تأمین کنند.
گرچه این تعداد در چند سال گذشته تغییر چندانی نکرده، اما در سال ۲۰۲۲ شمار خارجیهایی که از مزایای تأمین اجتماعی پایه بهرهمند شدند، به شکل چشمگیری افزایش یافت. در آن سال بسیاری از اوکراینیها به آلمان گریختند و به دلیل یک مقررات ویژه، بلافاصله واجد شرایط دریافت مزایای تأمین اجتماعی پایه شدند.
در همین بازه زمانی، شمار آلمانیهایی که از مزایای تأمین اجتماعی اولیه استفاده میکردند اندکی کاهش یافت. با وجود این، آنها با ۵۲ درصد همچنان بزرگترین گروه دریافتکننده کمکهای اجتماعی هستند. پس از آنان، دومین گروه بزرگ از این دسته افراد دارای پیشینه پناهندگی با ۱۷ درصد هستند و سپس اوکراینیها با ۱۳ درصد، قرار میگیرند.
۸− فضای عمومی آلمان چه تغییری کرده است؟
در حالی که در ژانویه ۲۰۱۵ بیشتر آلمانیها به پذیرش پناهجویان رویکردی نسبتاً مثبت داشتند، اما با گذشت ده سال، ۶۸ درصد از واجدان شرایط رأیدهی معتقدند که آلمان باید پناهجویان کمتری بپذیرد.
در سال ۲۰۲۳ برای نخستین بار افرادی که چنین دیدگاهی دارند، اکثریت پاسخدهندگان را تشکیل دادند. یک نظرسنجی به سفارش بنیاد برتلسمن نیز در همان سال نشان داد که اکنون به مهاجرت بیشتر به عنوان پدیدهای منفی نگریسته میشود.
بر اساس این نظرسنجی، ۷۸ درصد از پرسششوندگان مهاجرت را باری اضافی بر دوش نظام رفاه اجتماعی میدانستند و ۷۳ درصد نیز آن را منبع بروز تنش میان بومیها و مهاجران تلقی میکردند. در مقابل، تنها ۶۳ درصد بر این باور بودند که مهاجرت از نظر اقتصادی برای کشور اهمیت دارد.
۹− آیا پناهجویان از نظر جرایم جنایی خطر بیشتری ایجاد میکنند؟
پروندههای جنجالی مرتبط با جرایم خشونتآمیز توسط پناهجویان در تغییر فضای عمومی نقش داشتهاند. حمله به بازار کریسمس در میدان "برایتشاید" برلین در سال ۲۰۱۶ توسط یک تونسی، یا حمله با چاقو به یک جشن شهری در زولینگن در سال ۲۰۲۴ توسط یک سوری، ترس از خطر تروریسم از سوی پناهجویان را تقویت کرد؛ ترسی که حزب راستگرای افراطی آلترناتیو برای آلمان (AfD) توانست از آن بهرهبرداری سیاسی کند. این حزب اکنون دومین حزب بزرگ در مجلس آلمان (بوندستاگ) است.
اما وضعیت کلی جرم و جنایت چگونه است؟ نگاهی به آمار جنایی پلیس نشان میدهد که افراد غیرآلمانی در ۳۵ درصد از کل پروندهها مظنون به ارتکاب جرم هستند، در حالی که تنها حدود ۱۵ درصد جمعیت را تشکیل میدهند. با این حال به گفته کارشناسان، از این آمار نمیتوان بهطور قطعی نتیجه گرفت که پناهجویان ذاتاً بیش از آلمانیها مرتکب جرم میشوند.
جینا وولینگر، جرمشناس در دانشکده پلیس و مدیریت عمومی کلن، میگوید: «ممکن است گفته شود این آمار بهوضوح نشاندهنده بیشنمایی است، اما عوامل تحریفکننده بسیاری وجود دارد.» به گفته او، افراد غیرآلمانی یا کسانی که "بیگانه" تلقی میشوند، بسیار بیشتر از آلمانیها گزارش داده شده و علیه آنها شکایت میشود. افزون بر این: «پناهجویان بازتابی از کل جامعه کشورهای مبدأشان نیستند، بلکه بیشتر مردان جوان هستند. و ما میدانیم که این دو ویژگی، یعنی جوان بودن و مرد بودن، ارتباط زیادی با جرایم خشونتآمیز دارند.»
۱۰− چگونه سیاست مهاجرتی آلمان از سال ۲۰۱۵ تغییر کرد؟
از زمان جمله مشهور "ما از عهدهاش برمیآییم" از آنگلا مرکل در ۳۱ اوت ۲۰۱۵، سیاست مهاجرتی آلمان تغییر چشمگیری کرده است. این روند در فضای روانی پناهجویان نیز بازتاب یافته است. طبق گزارش مؤسسه پژوهش بازار کار و مشاغل، اگر ۵۷ درصد پناهجویان در سال ورودشان به آلمان احساس میکردند مورد استقبال شایانی قرار گرفتهاند، بیش از هفت سال بعد، تنها ۲۸ درصد از آنان چنین احساسی را داشتهاند.
به گفته دانیل تیم، پژوهشگر مهاجرت، تغییرات سیاسی خیلی سریع آغاز شد: «از همان پاییز ۲۰۱۵ قوانین به شکل چشمگیری سختگیرانهتر شدند، مزایای پناهجویان کاهش یافت، کشورهای مبدأ جدیدی امن اعلام شدند و پیوستن به خانواده محدود شد.»
سیاست آلمان از آن زمان میان دو تناقض در نوسان بوده است. از یک سو باید شمار متقاضیان پناهندگی کاهش یابد و از سوی دیگر، کشور برای بقا در عرصه اقتصادی بهشدت نیازمند نیروی کار متخصص خارجی است.
این هدف از سال ۲۰۲۱ در دستور کار دولت ائتلافی پیشین به رهبری اولاف شولتس از حزب سوسیال دموکرات قرار گرفت. قرار بود طرح موسوم به "تغییر مسیر" این امکان را به وجود آورد که متقاضیان پناهندگی از مسیر پرونده پناهندگی به مسیر یک اقامت قانونی عادی منتقل شوند.
اما پس از تغییر دولت در سال ۲۰۲۵ و شکلگیری ائتلافی از احزاب محافظهکار مسیحی و سوسیال دموکراتها، تمرکز سیاست، از جمله با راهاندازی کارت پرداخت ویژه برای پناهجویان، تشدید کنترلهای مرزی و افزایش اخراجها، بهویژه بر محدودسازی و بازگرداندن قرار گرفت. فریدریش مرتس، صدراعظم کنونی آلمانی از حزب دموکرات مسیحی، با اشاره به گفته مرکل در سال ۲۰۱۵، تصریح کرد که آلمان "آشکارا" از عهده برنیامده است.
هانس شامان، پژوهشگر مهاجرت، در مقابل میگوید: «به باور من، از عهده مأموریت ۲۰۱۵ تا حد زیادی برآمدهایم.» به گفته او، اکنون موضوع اصلی یافتن راهحلهای هوشمندانه برای چالشهای تازه است: «نه اینکه مدام به ۲۰۱۵ نگاه کنیم، بلکه باید رو به جلو داشته باشیم و بگوییم، چگونه میتوانیم اوضاع را تحت کنترل درآوریم؟»