مناقشه اسرائیل و ایران و نگاه کشورهای عرب منطقه به پیامد آن
۱۴۰۴ تیر ۵, پنجشنبهبه نظر میرسد که دستکم پرتنشترین مرحله بحران میان اسرائیل و ایران به پایان رسیده است. آتشبسی که روز دوشنبه (دوم تیر) به ابتکار دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، به اجرا درآمد، علیرغم چند مورد نقض کوتاهمدت از سوی هر دو طرف، در حال تثبیت شدن است. این وضعیت به همه کشورهای منطقه فرصت میدهد تا مواضع خود در قبال این مناقشه و پیامدهای ناشی از آن را بازنگری کنند.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
موضعگیریهای پیشین بسیاری از کشورها بیشتر از هر چیز، دوپهلو و مبهم بود. برای مثال، اردن در بیانیهای که به همراه دیگر کشورهای عربی، آفریقایی و آسیایی منتشر شد، با صراحت حملات اسرائیل به جمهوری اسلامی را "رد" و "قاطعانه" محکوم، اما همزمان موشکهایی را که از ایران پرتاب و وارد حریم هوایی اردن شده بودند، سرنگون کرد.
دولت اردن در این اقدام به اصل "دفاع از خود" استناد کرد. عربستان سعودی نیز این بیانیه را امضا کرده است. هرچند از سوی ریاض درباره سرنگونی موشکهای ایرانی موضعگیری رسمی وجود ندارد، اما کارشناسان وقوع چنین اقدامی را کاملاً محتمل میدانند.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
در اصل، وضعیت اردن و عربستان سعودی تفاوت چندانی با برخی دیگر از کشورهای منطقه ندارد. هر دو کشور دارای روابط پایدار و صلحآمیز با اسرائیل هستند؛ اردن حتی یک قرارداد صلح با اسرائیل دارد. هر دو کشور همچنین به همکاری نظامی با آمریکا وابستهاند. افزون بر این، اردن سالانه حدود ۱.۴۵ میلیارد دلار کمک مالی از واشنگتن دریافت میکند و پس از اسرائیل، دومین دریافتکننده بزرگ کمکهای آمریکا در جهان به شمار میآید. این کمکها در آغاز دوره ریاستجمهوری ترامپ بهطور موقت در معرض خطر قطع شدن قرار داشت.
اردن و عربستان سعودی همزمان به منافع کلی منطقه هم توجه دارند. ثبات منطقه یکی از مهمترین این منافع است و این ثبات بیش از هر چیز به داشتن روابط متعادل با ایران بستگی دارد.
نگرانی از سقوط رژیم
سایمون ولفگانگ فوکس، کارشناس مطالعات اسلامی در دانشگاه عبری اورشلیم، پیشبینی میکند که این دوگانگی همچنان سیاست منطقهای بهویژه کشورهای حوزه خلیج فارس را شکل خواهد داد. او در گفتوگو با دویچه وله گفت: «کشورهای حوزه خلیج فارس بهخوبی متوجه شدهاند که ایران بخش قابل توجهی از ظرفیت تهدیدآمیز خود را از دست داده است.» فوکس به تضعیف نیروهای شبهنظامی حامی ایران مانند حزبالله، حماس و گروههای شیعه در عراق اشاره کرده و همچنین یادآور میشود که سوریه بهعنوان متحد ایران عملاً از صحنه خارج شده است.
او میگوید: «در این شرایط، از دید کشورهای خلیج فارس منطقی به نظر می رسد که به این بازیگر مهم اما تضعیف شده منطقه نزدیک شوند. اما این کشورها هیچ علاقه ای به تضعیف شدید رژیم ایران یا حتی سقوط آن و هرج و مرج ناشی از آن ندارند. اردن هم موضع مشابهی دارد.»
بیشتر بخوانید:آیا رؤیای تغییر رژیم ایران میتواند خطرناک باشد؟
در واقع به نظر میرسد کشورهای همسایه اکنون تلاش دارند از سقوط رژیم اقتدارگرای ایران جلوگیری کنند. مارکوس اشنایدر، رئیس دفتر بنیاد فریدریش ابرت در بیروت، در تحلیلی در وب سایت این بنیاد، نگرانی ها در داخل و خارج منطقه را چنین توصیف می کند: «سوال اصلی این است که اصلا پس از جمهوری اسلامی چه چیزی جایگزین خواهد شد؟» به گفته او، در داخل ایران به دلایل قابل درک، هیچ اپوزیسیون سازمان یافتهای وجود ندارد؛ نه سیاسی و نه مسلحانه. و در تبعید هم فقط دو نیروی عمده یعنی مجاهدین خلق و سلطنت طلبان وجود دارند که توان عملیاتیشان محل تردید است».
ابهام در موضع مصر
مصر نیز موضعی مشابه و دوپهلو دارد. این کشور در مرحله داغ مناقشه بسیار محتاط عمل کرد. مصر از آتشبس توافق شده استقبال کرد و اعلام کرد که به تلاش های دیپلماتیک خود با شرکایش ادامه خواهد داد. هدف از این تلاشها، تثبیت آتشبس، کاهش تنشها و دستیابی به راه حلی جامع و پایدار برای بحران است.
بیشتر بخوانید:حملات متقابل ایران و اسرائیل
فوکس میگوید: مصر به دلیل وابستگی به کمکهای نظامی آمریکا در موقعیتی حساس قرار دارد. این موضوع به ویژه در جریان جنگ غزه آشکار شد. هرچند قاهره به روشنی همه سناریوهای پذیرش فلسطینیهای آواره از غزه را رد کرده و تاکید کرده که پذیرش جابه جایی اجباری فلسطینیان را نخواهد پذیرفت، اما از سوی دیگر تمام تلاش خود را کرده تا طرف اسرائیلی و آمریکا را ناراحت نکند؛ مثلا با متوقف کردن کاروان همبستگی با غزه از تونس و حمله به فعالان بینالمللی در ۱۴ ژوئن، به گونهای که حتی اجازه نداد آنها به نزدیکی صحرای سینا برسند.
بیشتر بخوانید:پرسشهایی کلیدی در باره آتشبس میان اسرائیل و ایران
دولت قاهره آشکارا قصد دارد از هرگونه پیچیدگی در روابط با آمریکا پرهیز کند. کشورهای منطقه بهطور مشترک به مبارزه با تروریسم و همچنین تامین امنیت مرزهای مصر با مناطق بحرانی مانند لیبی، غزه و سودان میپردازند. افزون بر این، مصر کمکهای نظامی هنگفتی از آمریکا دریافت میکند؛ تنها در سال گذشته این کمکها بالغ بر ۱.۳ میلیارد دلار (۱.۱۲ میلیارد یورو) بود. همه این عوامل موجب میشود که مصر همچنان در هماهنگی نزدیک با کاخ سفید عمل کند؛ بهویژه آنکه از سوی واشنگتن هیچ انتقادی به کارنامه فاجعهبار حقوقبشری دولت عبدالفتاح السیسی مطرح نمیشود.
نگرانی درباره توازن سیاسی
اما اکنون همه کشورهای همسایه ایران بهخوبی متوجه شدهاند که حفظ توازن منطقهای تا چه حد اهمیت دارد؛ حتی با وجود شریکی به این دشواری همچون ایران. مارکوس اشنایدر مینویسد: «یک ایران ضعیف را میتوان مهار و کنترل کرد، اما کشوری که بهشدت آسیبدیده و برای بقا میجنگد، غیرقابل پیشبینی خواهد بود.»
بیشتر بخوانید:۱۲ روز نفسگیر، آتشبسی شکننده و توان نظامی ضربه خورده ایران
فوکس هم به نکته دیگری اشاره میکند که رویکرد دولت فعلی آمریکا در بسیاری از نقاط منطقه باعث "سردرگمی" شده است. او میگوید: «رئیسجمهور ترامپ با سیاست خارجی مبتنی بر شبکههای اجتماعی، همه قطعیتهای پیشین را به هم ریخته است. با این حال، من بعید میدانم که آمریکا در سالهای آینده تمرکز اصلی خود را بر خاورمیانه بگذارد. اسرائیل و ایران در این میان موارد استثنا هستند. اما آمریکا به مداخلات بیشتر علاقه چندانی ندارد و تمرکز خود را ناگزیر به آسیای شرقی منتقل خواهد کرد.»