سه پرسش کلیدی درباره حمله اسرائیل به ایران و آینده منطقه
۱۴۰۴ خرداد ۲۴, شنبهبه نوشته نشریه هاآرتص اسرائیل، نخستین پرسش حیاتی پس از حمله روز جمعه ۱۳ ژوئن (۲۳ خرداد) به ایران، مربوط به شدت خسارتی است که به برنامه هستهای جمهوری اسلامی وارد شده است. گزارشهای اولیه از کشته شدن چندین فرمانده ارشد نظامی، انهدام بخشهای مهمی از سامانههای پدافند هوایی و هدفگیری دانشمندان و مسئولان برنامه اتمی ایران حکایت دارند.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
با این حال، ابعاد دقیق آسیب به سایت نطنز و اینکه آیا تأسیسات عمیقتر مانند فردو نیز هدف گرفته شدهاند یا نه، هنوز مشخص نیست. ارتش اسرائیل ادعا کرده که به سایت نطنز "آسیب جدی" وارد کرده، اما هنوز شواهدی مستقل در تأیید آن منتشر نشده است.
پاسخ به این پرسش تعیین خواهد کرد که آیا حملات اسرائیل ادامه خواهد یافت یا عملیات به پایان رسیده است. اما اظهارات مقامهای نظامی اسرائیل مبنی بر اینکه "هنوز کار تمام نشده"، نشان میدهد که این تنها آغاز یک عملیات چندمرحلهای است.
واکنش ایران چگونه خواهد بود؟
پرسش دوم درباره نحوه واکنش جمهوری اسلامی است. ساعاتی پس از حمله، ایران حدود ۱۰۰ پهپاد تهاجمی به سمت اسرائیل پرتاب کرد که بیشتر آنها توسط پدافند اسرائیل یا اردن رهگیری شدند. اما تحلیلگران در تلآویو تردیدی ندارند که این پاسخ اولیه، تمام ماجرا نیست.
در واکنش به حملات مشابه در اکتبر ۲۰۲۴، ایران بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد شلیک کرد. اکنون انتظار میرود جمهوری اسلامی، بهویژه اگر تأسیسات حساس هستهایاش آسیب دیده باشند، واکنشی شدیدتر در دستور کار قرار دهد. با این حال، هر واکنش گستردهای میتواند برای تهران پرهزینه و پرخطر باشد؛ بهویژه اگر در معرض پاسخ متقابل اسرائیل و حتی متحدانش قرار گیرد.
نقش آمریکا چیست؟
پرسش سوم و شاید پیچیدهترین سؤال،نقش ایالات متحده در این حملات است. تنها ساعاتی پیش از وقوع انفجارها در تهران، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، از امکان مذاکره با ایران سخن میگفت. اکنون در نگاه مقامهای ایرانی، این سخنان شاید فریبی هماهنگ شده با اسرائیل تلقی شود.
هرچند وزیر امور خارجه، مارکو روبیو، اعلام کرده که آمریکا در حملات شرکت نداشته، اما منابعی در اسرائیل به رسانهها گفتهاند که عملیات ممکن است با هماهنگی غیرمستقیم واشینگتن صورت گرفته باشد.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
اگر جمهوری اسلامی قانع شود که آمریکا در این عملیات نقش داشته یا دستکم جلوی آن را نگرفته، ممکن است تصمیم به حمله به منافع آمریکا در منطقه بگیرد. چنین تحلیلی حتی اگر اشتباه باشد، میتواند تبعات سنگینی برای پایگاههای نظامی آمریکا یا کشورهای متحد آن در منطقه داشته باشد.
از سوی دیگر، اگر ایران به این نتیجه برسد که اسرائیل مستقل از آمریکا عمل کرده، شاید واکنش خود را تنها به اسرائیل محدود کند. اما حتی در این صورت نیز فضای دیپلماسی میان تهران و واشینگتن بهشدت تیرهتر از گذشته خواهد شد؛ بهویژه که ایران مذاکرات برنامهریزیشده با آمریکا را لغو کرده است.
تأثیر بر جنگ غزه و گروگانها
پرسشی دیگر که در سایه بحران تهران مطرح شده، سرنوشت جنگ در غزه و ۵۳ گروگان اسرائیلی باقیمانده است؛ ۲۰ نفر از آنان هنوز احتمالاً زندهاند.
برخی مقامهای اسرائیلی ادعا کردهاند که این حمله میتواند موقعیت حماس را تضعیف و مسیر توافق را هموار کند. اما تحلیلی متضاد نیز وجود دارد: اینکه حماس، پس از آنچه "فریب مشترک آمریکا و اسرائیل" در قبال ایران میداند، اعتماد خود به واشینگتن را از دست دهد. این امر میتواند مذاکرات تبادل گروگانها را پیچیدهتر و جنگ فرسایشی در غزه را طولانیتر کند.
در مجموع، پاسخ به این پرسشها نهتنها سرنوشت تقابل میان اسرائیل و ایران، بلکه آینده امنیت خاورمیانه، بازگشت به میز مذاکره و حتی مسیر جنگ در غزه را رقم خواهد زد. آیندهای که در فضای مهآلود جنگ، هنوز تصویر روشنی ندارد.