بحران آب و برق در ایران؛ اعتراضات و راههای برونرفت
۱۴۰۴ مرداد ۳۱, جمعه"سرانه مصرف برق خانگی در ایران ۱.۱ مگاوات ساعت در سال است؛ یعنی ۴۵ درصد کمتر از اروپا و ۴ برابر کمتر از آمریکا، اما دولت به جای حل هدررفت ۴۰ تراوات ساعتی در شبکه فرسوده، مردم را متهم میکند." این انتقاد تند دالغا خاتیناوغلو، کارشناس انرژی نمادی از ناکارآمدی مدیریتی است که ایران را در چنگال بحران انرژی و آب گرفتار کرده است.
بحران انرژی و آب در ایران که به گفتە کارشناسان ریشه در سوءمدیریت، تغییرات اقلیمی و کمبود سرمایهگذاری دارد، نه تنها زندگی روزمره میلیونها نفر را مختل کرده، بلکه به خشم عمومی دامن زده و اعتراضاتی را برانگیخته است.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
قطعیهای مکرر برق و کمبود آب، اقتصاد را تحت فشار قرار داده و صنایع را فلج کرده است. دویچه وله فارسی این بحران را با سه کارشناس؛ دالغا خاتیناوغلو، کارشناس انرژی، فرید صفری، پژوهشگر انرژی و محیط زیست و منصور سهرابی، اگرواکولوژیست و متخصص محیط زیست به بحث گذاشته است.
ایران، کشوری غنی از منابع نفت و گاز، با ناترازی شدید در تولید و مصرف انرژی مواجه است. کاهش ۴۲ درصدی ورودی آب به سدها و افت ۲۵ درصدی ذخایر آبی، تولید برق آبی را به شدت مختل کرده است. هدررفت ۳۲ درصدی آب در شبکه توزیع، فساد در پروژههای سدسازی و نبود سرمایهگذاری کافی این بحران را تشدید کرده است.
خاتیناوغلو این وضعیت را نتیجه وابستگی بیش از حد به نیروگاههای آبی میداند و میگوید: «سالانه ۴۰ تراوات ساعت در شبکه انتقال و توزیع هدر میرود؛ یعنی معادل ۴۰ درصد مصرف برق کل خانوارهای ایرانی. دولت باید مشکلاتی که خود بانی آن است را حل کند.»
او تأکید میکند که سرانه مصرف خانگی در ایران ۵-۶ برابر کمتر از کشورهای عرب منطقه است، اما تمرکز دولت بر صرفهجویی مردم، تلاشی برای منحرف کردن توجه از ناکارآمدیهای سیاستی مانند عدم جذب سرمایهگذاری خارجی است.
بیشتر بخوانید: بحران بیآبی ایران؛ سه سد خالی، دهها سد در آستانه بحران
سهرابی نیز بحران آب را بیش از عوامل طبیعی، ناشی از سیاستگذاری نادرست میداند: «مسئله کمآبی ریشه در شیوه حکمرانی و مدیریت منابع آب دارد. این بحران حاصل سالها الگوهای نادرست توسعهای است.» او توضیح میدهد که تحلیل وضعیت باید به تفکیک حوضههای آبریز انجام شود، جایی که اغلب حوضهها با خشکسالی هواشناسی، هیدرولوژیکی، کشاورزی و حتی اکولوژیک مواجه هستند.
اعتراضات مردمی؛ از خاموشیها تا خشم عمومی
این بحران به نارضایتی اجتماعی تبدیل شده و اعتراضاتی را در شهرهای مختلف برانگیخته است. خاموشیهای برنامهریزیشده تا ۴ ساعت، اغلب بدون اطلاعرسانی کافی اعمال میشود. در همین حال شهروندان از "عدم رعایت عدالت در توزیع خاموشیها" شکایت دارند. این وضعیت صنایع را نیز مختل کرده است.
پتانسیلهای نادیده؛ انرژیهای تجدیدپذیر و موانع توسعه
ایران پتانسیل تولید بیش از ۶۰ هزار مگاوات برق از منابع خورشیدی و بادی دارد، اما تاکنون تنها حدود ۲ هزار مگاوات، یعنی کمتر از ۲ درصد بهرهبرداری شده است. محسن طرزطلب، مدیرعامل ساتبا مشکلات تأمین مالی، موانع سرمایهگذاری و بیتوجهی سیاستگذاران را دلایل اصلی عقبماندگی میداند و از برنامههایی برای واگذاری تجهیزات به بخش خصوصی و افزایش حمایت دولتی خبر داده. او ادعا میکند که در دولت چهاردهم، ۷۰۰ مگاوات به ظرفیت افزوده شده است.
بیشتر بخوانید: تهران در سهگانه بحران: خاموشی، بیآبی، آلودگی هوا
با این حال، خاتیناوغلو این ادعا را مورد تردید قرار میدهد: «ادعای افزایش ۷۰۰ مگاواتی مورد تأیید هیچ نهاد بینالمللی نیست و با کسری ۲۵ هزار مگاواتی پیک تابستانی و رشد سالانه ۵ هزار مگاواتی مصرف، بسیار نازل است. ترکیه ۴۲ برابر ایران برق خورشیدی و بادی تولید میکند.» او میافزاید که تأکید بر صرفهجویی مردم، عدم پذیرش کاستیهای دولت است و رویکردی است که سالهاست ادامه دارد و وضعیت را بدتر کرده.
صفری نیز موانع را در عدم ثبات اقتصادی، نبود بازار رقابتی و یارانه بالای سوختهای فسیلی میبیند: «بازار انرژی برای بخش خصوصی رقابتی نیست و یارانه فسیلیها، مشوق حرکت به تجدیدپذیرها را از بین برده است.»
راهکارهای حکومت؛ صرفهجویی یا اصلاحات اساسی؟
حکومت ایران راهکارهایی مانند تشویق به صرفهجویی، برنامههای محدود بازچرخانی آب و اهداف برنامه هفتم توسعه برای ایجاد ۱۲ هزار مگاوات ظرفیت تجدیدپذیر در ۵ سال آینده و ۳۰ هزار مگاوات در ۴ سال پس از آن را پیشنهاد کرده است. اما کارشناسان این رویکرد را سطحی و ناکافی میدانند.
سهرابی در نقد این سیاست میگوید: "تأکید دولت بر صرفهجویی مردم، انتقال بار مسئولیت به مصرفکنندگان است، در حالی که ریشه بحران در لایههای بالادستی حکمرانی قرار دارد. اقدامات جزئی مانند بازچرخانی نمیتواند وضعیت را تغییر دهد."
سهرابی مجموعهای از اقدامات همزمان پیشنهاد میدهد: «مدیریت مصرف آب در بخشهای شرب، کشاورزی و صنعت، بازسازی شبکههای فرسوده، ترویج کشاورزی کمآببر، گسترش تصفیه و بازچرخانی آب و ارتقای سواد آبی جامعه.»
بیشتر بخوانید: قطعیهای گسترده برق صنایع ایران را فلج کرده است
صفری نیز در کوتاهمدت بر مدیریت مصرف تمرکز دارد: «آگاهیبخشی به خانوارها، اعمال سیاستهای قیمتی برای پرمصرفها و اولویتبندی مصرف صنعتی.» اما او تأکید میکند که حل ریشهای بحران نیازمند سرمایهگذاری کلان و همکاری با شرکتهای بینالمللی است.
خاتیناوغلو نیز در اینبارە میگوید: "نوسازی شبکه، افزایش راندمان نیروگاههای حرارتی گازی و بخاری، تسریع توسعه خورشیدی و بادی، قطع فوری صادرات برق و افزایش واردات، واردات تاسیسات ذخیره برق برای پیک مصرف." او میگوید هیچکدام مشمول تحریم نیست و تنها عزم دولت نیاز است.
تحریمها؛ مانع واقعی یا بهانه؟
سؤال کلیدی این است که حل بحران چقدر به رفع تحریمهای بینالمللی وابسته است؟ خاتیناوغلو معتقد است تحریمها مانع اصلی نیستند: «هیچ تحریمی تجهیزات تجدیدپذیر را هدف قرار نداده و ایران حتی اینورتور از آلمان وارد میکند. تولید پنلهای خورشیدی در ایران انجام میشود و دستگاههای جانبی از چین، امارات و ترکیه وارد میشود. موانع عمده، نبود منابع مالی دولت و عزم حکومت است.»
او میافزاید: «رفع تحریمها سرمایه خارجی، درآمد نفتی و خرید کمپرسورها برای راندمان را افزایش میدهد، اما تاریخ نشان داده که بحران انرژی اولویت جمهوری اسلامی نیست؛ حتی پس از برجام، حرکت ملموسی نشد. حتی با رشد ۵ برابری تولید، ۱۵ سال زمان نیاز است.»
صفری تحریمها را مؤثر میداند: «تحریمها دسترسی به تکنولوژی و بازار روز انرژی را محدود کردهاند و رفع آنها موانع فنی در تولید، انتقال و مصرف را برطرف میکند.» اما او هشدار میدهد: «صرف رفع تحریمها کافی نیست؛ تا الگوی توزیع قدرت و ثروت تغییر نکند، نمیتوان به ضمانت تصمیمگیری در راستای منافع ملی امیدوار بود.»
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
در پایان کارشناسان هشدار میدهند که بدون اقدام فوری برای مقابله با تغییرات اقلیمی، بهبود زیرساختها، مدیریت پایدار منابع و بازسازی اکوسیستمهایی مانند تالابها بحران به تهدیدی اجتماعی و امنیتی تبدیل خواهد شد.
به گفتە آنها ایران باید اولویتها را بازتعریف کند؛ تمرکز بر اصلاحات داخلی، جذب سرمایه خارجی و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی. به گفتە آنها بدون عزم سیاسی و تغییرات ساختاری، حتی رفع تحریمها نمیتواند بحران را به طور کامل حل کند و اعتراضات ممکن است تشدید شود.