اینترنت؛ فضایی گسترده و امن برای گسترش پیام برابریخواهی
۱۳۹۲ اسفند ۱۷, شنبهسال ۱۳۸۰ بود که اولین سایت مخصوص زنان آغاز به کار کرد؛ سایت زنان ایران. کوتاه مدتی پس از آن گروههای فعال زنان یک به یک وبسایت خود را راهاندازی کردند؛ تریبون فمینیستی ایران، میدان زنان، هستیا، کانون زنان ایرانی و...
در آن زمان هنوز هیچیک از جنبشهای مدنی به فکر استفاده از فضای وب برای اطلاعرسانی نیفتاده بودند. در حقیقت میتوان ابتکار استفاده از اینترنت برای فعالیتهای اجتماعی را به جنبش زنان ایران نسبت داد.
جلوه جواهری، کنشگر حقوق زنان که خود در چند سایت زنان از جمله "هستیا"، "تغییر برای برابری" و "تا قانون خانواده برابر" فعال بوده، کارکرد سایتهای زنان را شبیه یک سازمان میداند.
او به دویچهوله میگوید: «داشتن سایت، شبیه داشتن یک سازمان عمل میکرد و ما را به سرعت از انزوا خارج کرد و به ما قدرت بخشید. ما از معدود سازمانهای زنانی بودیم که جوان بودیم و سایت داشتیم (کانون هستیا اندیش). همین سایت به ما قدرتی بخشید که جوان بودنمان را تا حدودی جبران کرد».
بیشتر بخوانید: سایتهای زنان؛ استفاده از ابزار رسانه برای اهداف جنبش زنان
جواهری میگوید این تنها "جنبش زنان" نبود که به استفاده از فضای وب برای حرف زدن روی آورد، بلکه پیش از آن افرادی مثلا متعلق به قومیتها یا اقلیتهای مذهبی نیز از این فضا برای رساندن حرفشان استفاده میکردند. دلیل این رویآوری به نظر این فعال زنان این است که عرصه وب هنوز در مالکیت گروه خاصی نیست. او میگوید: «دراین فضا شما لازم نیست تهیهکننده یک روزنامه باشید که به واسطه پول خود بتوانید آن روزنامه را اداره کنید یا مردی مشروع (فارس، دارای فاصلهای معقول از حاکمیت، از طبقه متوسط و البته شناخته شده درون همین ساختار باشید) تا بتوانید بر نوشتههای آن روزنامه مهر تایید بزنید و مشخص کنید فلان موضوع اساسا اهمیت دارد یا آن نوشته به قدر کافی خوب و ارزشمند است. جنبش زنان هم به دلیل آنکه هیچ رسانهای نداشت وارد این عرصه شد. شما کافی است به آماری از رسانههای ایران نگاهی بیندازید. چند درصد توسط زنان هدایت میشود؟ چند درصد از آنها به جنبش زنان یا مسئله زنان گرایش دارند؟ بسیار اندک».
به عقیده جواهری، پیش از فعالان جنبش زنان، این زنان عادی بودند که لزوم استفاده از فضای وب را درک کردند. او به عنوان مثال به یکی از اولین وبلاگهای زنان به نام "نوشی و جوجههایش" اشاره میکند. این وبلاگ توسط زنی نوشته میشد که طلاق گرفته بود و بر سر حضانت کودکانش با همسر سابقش دعوای حقوقی داشت. در حقیقت فضای وب عرصهای برای زنان بود تا بتوانند هر آنچه را که در رسانههای رسمی به دور از ارزش محسوب میشد بنویسند و بازخورد هم بگیرند.
اینترنت؛ ارتباطی لازم اما ناکافی
رویآوری کنشگران حقوق زن به اینترنت واستفاده از فضای نسبتا امن و گستردهای که برای ارتباطگیری با مخاطب برای آنان فراهم میآورد، علیرغم این فواید، کمبودهایی نیز دارد. از جمله این کمبودها محدود بودن کسانی است که به اینترنت دسترسی دارند، به خصوص در میان روستاها و شهرهای کوچک.
جلوه جواهری ضمن تایید این نقیصه، به موارد منفی دیگری نیز اشاره میکند. او میگوید: «روی آوردن بیش از اندازه جنبش زنان همانند جنبشهای دیگر به عرصه اینترنت به دلیل سهولت دسترسی خودشان بود نه مخاطب آنها. برای همین گرچه ضرورت داشت و توانست آزادی در نوشتار را به وجود آورد اما هرگز کافی نبود. به ویژه که به اعتقاد من هرگز نمیتواند جا پای ارتباط مستقیم بگذارد. برای ارتباط واقعی ما نیاز به خون دل خوردن و درد دل شنیدن داریم و آن را تنها از طریق یک ارتباط رو در رو میتوانیم برقرار کنیم».
"غرق شدن در فضای مجازی" شاید نام مناسبی باشد برای اشکال دیگری که جلوه جواهری بر استفاده انحصاری از اینترنت برای برقراری ارتباط با مخاطب مترتب میداند. او میگوید: «ما وقتی پشت لپ تاپ نشستهایم و مطلبی منتشر میکنیم ممکن است در حال سیگار کشیدن با یک لباس خانگی باشیم، ولی برای ارتباط برقرار کردن با مردم از گروههای مختلف نمیتوانیم به همین سادگی رفتار کنیم. برای همین به مرور یادمان میرود که چگونه بدون احمق فرض کردن مردم با آنها ارتباط برقرار کنیم، ما یادمان میرود چگونه موانع ارتباط واقعی را کشف و به مقابله با آن به صورت روزمره بپردازیم، ما به راحتی مجازی و ساده میشویم و پیچیدگیهای یک زندگی واقعی را فراموش میکنیم. شاید از همین رو باشد که اهداف جنبش زنان نتوانسته عمومی و گسترده شود. و ما هر سال میبینیم که کنشگران این جنبش محدود و محدودتر میشوند».
اینترنت؛ فضایی با خط قرمزهایی بسیار کمتر
سایت "کانون زنان ایرانی" در سال ۱۳۸۵ با این هدف که "هم از زنان متن بگوید و هم از زنان حاشیه" راهاندازی شد. "فریده غائب" یکی از موسسان این سایت به دویچهوله میگوید: «زمان راهاندازی سایت کانون زنان ایرانی، روزنامهای که حتی بخواهد صفحه ویژه مسائل زنان داشته باشد، وجود نداشت. اما راهاندازی این سایت جدای از نبود رسانهای برای زنان یک دلیل عمدهی دیگر داشت و آن هم شنیده شدن صدای زنان ایران از مناطق مختلف کشور و انتشار مطالب مربوط به زنان در نقاط دور و شهرستانها بود. با اين اعتقاد كه اغلب مواقع زنان درشهرهایی به جز پايتخت مورد غفلت قرار گرفتهاند، تلاش کردیم كه نشريهمان محلی برای انعكاس فعاليتهای زنان در همه ايران به ويژه نقاط دور افتاده كشور باشد».
غائب نیز به محدودیتهای موجود در استفاده از اینترنت آگاه است، از جمله فیلترینگ و نیز نبود دسترسی به اینترنت در روستاها و شهرهای کوچک. با این وجود او معتقد است در زمینه خط قرمزهایی که درباره مسائل زنان وجود دارد، اینترنت فضای بهتری برای حرف زدن است.
غائب میگوید: «در روزنامههای چاپی معمولا خط قرمزهایی گذاشته میشود مثلا درباره خشونت علیه زنان در ایران چندان نمیتوان کار کرد و یا یادم میآید قدیمترها ما نمیتوانستیم کلمه "فمینیسیم" را در روزنامه استفاده کنیم. قطعا چنین محدودیتهایی در سایت وجود ندارد ولی در عوض محدودیت بزرگتری به نام فیلترینگ وجود دارد که گریبان تمامی سایتهای مربوط به زنان را گرفته است. همچنین در سالهای اخیر بر اساس آمارهایی که داده میشود میزان روزنامهخوانی در کشور پایین آمده و بالعکس گرایش به استفاده از اینترنت به ویژه در میان جوانان رو به افزایش است. از این رو فعالیت سایتهای اینترنتی با توجه به ابزارهای جدید رسانهای نظیر انتشار مولتیمدیا و فیلم و عکس برای مخاطبان جذابیت بیشتری دارد و در ضمن انتقال اخبار از طریق اینترنت هم سریعتر و هم شفافتر از روزنامههای چاپی داخل کشور است».
از سال ۱۳۸۰ که اولین سایت زنان راهاندازی شد تا به امروز سایتهای پرشمار دیگری به این عرصه اضافه شدند؛ "مدرسه فمینیستی"، "تا قانون خانواده برابر"، "تغییر برای برابری" و....
کنشگران جنبش زنان، حالا بعد از گذشت ۱۲ سال خوب فهمیدهاند که چگونه میتوان از این فضای باز و امن برای گسترش فرهنگ برابریخواهی استفاده کرد.