گزارش کنفرانس تجارت وتوسعه ملل متحد درمورد فقيرترين کشورهاي جهان
۱۳۸۵ تیر ۳۰, جمعهکنفرانس ملل متحد براي تجارت وانکشاف UNCTADهردوسال گروههاي خاصي ازکشورهاي فقير را با معضلات وامکانات آنها زيرمطالعه مي گيرد. به روزپنجشنبه نتيجه اين مطالعات که دربرلين ارائه شد، شامل يک گزارش 350 صفحه اي مي باشد. مونيکا ديتريش درمورد مهمترين نکات اين گزارش روشني مي اندازد:
ساختاراقتصادي ، درآمدناخالص ملي ، مرگ وميرکودکان ، وضع صحي ، تغذيه وآموزش وپروش عبارت ازيک سلسله معياراتي اند که مطابق به آنها " فقيرترين کشورهاي جهان " تعريف مي گردند.همچنان آسيب پذيربودن جامعه وثبات آن نقشي دراين تعريف وطبقه بندي بازي مي کنند. درحال حاضر 740 مليون انسان درفقيرترين کشورهاي جهان زندگي مي کنند.
کدام کشورها درليست کم توسعه ترين کشورهاي جهان قراردارند؟
مالي ، اريتريا، لايبريا، درجمله اين کشورها اند. همچنان هايتي ، بنگله ديش ونيپال نيز ازکم توسعه ترين کشورهاي جهان به شمارمي روند. درمجموع ليست فقيرترين کشورهاي جهان هنوزهم طولاني ترمي شود.
ميشل هرمان اقتصاد داني که يکي ازتهيه کنندگان گزارش است ؛ مي گويد:
" درحال حاضر 50 کشورفقيرترين کشورهاي جهان شمرده مي شوند. اکثريت اين کشورها درافريقا ودرجنوب صحرا قراردارند، تقريباً بقيه همه درآسيا وحوزه بحرالکاهل قراردارند."
عامل اين فقرفوق العاده زياد چيست؟
عامل اين فقرمتعدد وپيچيده است. با اينهم نکاتي وجود دارند که درهمهء اين فقيرترين کشورهاي جهان مشترک اند. مثلاً اين کشورها قادرنيستند تا خارج ازبخش زراعت ، کارومشغله کافي براي مردم خلق کنند. اين درحالي است که بخش زراعتي روزتا روز کمترکفاف مي دهد ومردم ازمناطق روستايي به شهرهاروي مي آورند.
ميشل هرمان معتقد است که :
" به خاطرضعف ساختاري بخش صنعتي و خدمات اين افراد آنطوري که لازم است کارنمي يابند. اکثرآنها دربخش غيررسمي اقتصادي دست به کارمي زنند. قدرت توليدي آنها دراينجا اندک ، مزدشان پائين و فاقد معيارات اجتماعي مي باشد. اينها درفابريکه هاي معمولي دربخش توليدي کارنمي کنند. به جاي آنکه ايشان مثلاً دريک کارخانه نساجي کارکنند، درسرکها کفشها را پالش مي دهند."
مادامي که دربخش خدمات وصنعت کارنباشد ، دولت کمترمي تواند ماليه به دست آورد. همين حالا فقيرترين کشورهاي جهان سالانه 28 دالر براي هريک از افراد جمعيت کشورشان سرمايه گذاري مي کنند.
ميشل هرمان مي گويد:
" وقتي که يک حکومت سالانه صرف 28 دالرامريکايي براي هرشهروندش مصرف مي کند؛ ازاين مبلغ بايد مصارف تعليم وتربيت ، صحت ، زيرساختها واصلاحات درنهادهاي دولتي را تمويل کند. طبعاً وي هرگزنمي تواند همه اين کارها را انجام دهد. اين بسيارناچيزاست."
کارشناسان ملل متحد پيشنهاد مي کنند تا پولهاي امدادي بيشتردربخشهاي توليدي وايجاد کارومشغله صرف گردند. درکشورهايي که ازلحاظ اقتصادي کمترين انکشاف را دارند؛ رشد اقتصادي بهترين نسخه عليه فقربه حساب مي رود.
ميشل هرمان مي گويد:
" خواست توسعه به ذات خود يک امرانقلابي نيست. اما توسعه اقتصادي درشرايط امروزايجاب آن را مي نمايد که آنچه را که تاکنون سرمشق مي دانسته ايم تغييردهيم . امروزتوسعه بيشتر به توسعه اجتماعي مي پردازد. بيشترتاکيد بر توسعه دربخشهاي صحت وياتعليم وتربيت مي شود."
ازنظروي اين يک سرمايه گذاري غلط است. درحالي که کمکهاي توسعه اي درسالهاي اخيرتقريباً دوچند گرديده اند، سرمايه گذاري دربخشهاي توليدي و زيرساختها پائين آمده اند. درکشورهايي که به طورخاص فقيراند هرگاه پول بيشتربه اعمار زيرساختاه و تهيه برق اختصاص داده شود، کارخلق مي شود، وتقاضا تحريک تحريک ميگردد. همچنان بايد تجارت ميان کشورها تقويت گردد. علاوه برآن توسعه نهادهاي کارسازمانند دانشگاه ها وبانکها بسيارمهم مي باشند. ازنظرميشل هرمان چنين استفاده اقتصادي ازکمکها مي تواند موجب نجات گردد. نبايد اشتباهات گذشته تکرارشوند، بايد يک توازن جديد بين اموراجتماعي وتوليدي به وجودآيد.