نظريه ايالات متحده اروپا
۱۳۸۹ دی ۲۴, جمعه« گروه ماکو» درپارلمان اروپا عبارت از يک شبکه فرا حزبي متشکل از نمايندگان پارلمان اروپا، سياستمداران، دانشمندان و مولفان است که براي يک اروپاي متحد مبارزه مي کنند. اينها به جاي سياستهاي روزمره به مسائل فلسفي سياست مي پردازند.
به روز چهارشنبه 12 ام ماه جنوري «گروه ماکو» درپارلمان اروپا موضوع « ايالات متحده اروپا» را به بحث گرفت. دراين مباحثات يوشکا فيشر ازحزب سبزها و وزيرخارجه پيشين جمهوري فدرالي آلمان و ژان مارک فيري فيلسوف فرانسوي اظهار نظر کردند.
آيا نظريه «دولت فدرالي اروپا» مرده است ويا زنده تر از هر زمان ديگر هست؟ اکنون بسياري ناظران به خصوص به هنگام بحران يورو، به تجديد تقويت اصول هاي ملي توجه مي کنند . در حالي که ديگران دقيقاً همين بحران را موردي براي اقدام در جهت يک درهم آميزي يا ادغام ضروري بزرگ جديد مي بينند. جان- مارک فيري (Jean-Marc Ferry) فيلسوف فرانسوي به اين نظر است که موازين قديم ديگر قابليت کارآيي ندارند. او مي گويد:
«مشروعيت بزرگ بعد از جنگ، براي پروژه اروپايي صلح بود، تا ديگر نبايد جنگ داخلي اروپايي رخ دهد! من با کمال بي رحمي مي گويم که اين مشروعيت با فروپاشي ديوار برلين از ميان رفته است».
از ديد اين فيلسوف فرانسوي، پروژه جديد بزرگ پديده جهاني شدن است. اما البته اين امر با نگراني هاي زيادي به مثابه تضعيف دولت ها نگريسته مي شود فيري «تسخير سياسي دوبارهء اقتصاد» را به عنوان مشروعيت جديد پيشنهاد مي کند.
يوشکا فيشر، وزير خارجه پيشين آلمان به اين نظر است که اين ديدگاه خيلي سنتي و بيش از اندازه در چارچوب دولت ها در نظر گرفته مي شود. فيشر اروپا را متهم به غفلت از واقعيت ها کرده مي گويد:
«من خيلي با مزه مي يابم که چسان اروپايي ها تا به حال در مورد انتقال حاکميت سياسي شان احساس نگراني مي کنند و در اين قسمت فراموش مي کنند که ما روزانه و در زمان کنوني حاکميت را انتقال و از دست مي دهيم. اما ما فقط اين حاکميت را به بروکسل انتقال نمي دهيم، بلکه کاملاً در جا هاي ديگر هم انتقال مي دهيم ».
اينکه اين حاکميت به کجا انتقال مي يابد، از ديد فيشر ديدار هاي اخير بعضي از سران کشور ها از پايتخت هاي کشور هاي اروپايي نشان داده است، او مي گويد:
«اين ديگر عموي مهربان از امريکا نيست ، که ازاروپا ديدار کرد، بلکه يک عموي مهربان ديگر از کشورهاي حاشيه يي جنوب ، دولت هاي [اروپايي] را وعده کمک داد، يعني عموي خوبي از آسياي شرقي».
منظور فيشر قبل از همه پيشنهاد هاي کمکي چين و نيز جاپان به دولت هاي مقروض اروپايي است. وزير خارجه پيشين آلمان به اين نظر است که اروپا بايد با در نظر داشت هرچه آشکار تربه امر درهم آميزي يا ادغام ، به جابجايي قدرت در ميسر آسيا واکنش نشان بدهد. درغير آن نفوذ سياسي جهاني اش را از دست مي دهد. همچنان بحران يورو نيز در دراز مدت فقط به مثابه اتحاد اقتصادي حل خواهد شد. اما سوال اين است که اين اروپايي شدن به کجا خواهد انجاميد، به دولت فدرال اروپايي؟ فيشر در اين رابطه، هويت هاي مختلف را در خطر نمي بيند، قسمي که مي گويد:
«از ما ايالات متحده امريکا ساخته نخواهد شد. اما درصورتي که ما يک فدراسيون بمانيم از هم متلاشي خواهيم شد».
فيشر سياستمداران مسوول را به اين امر فرامي خواند تا اين فکر را در ميان مردم به عنوان مو ضوعي مطرح سازند که باعث برانگيختن عواطف گردد. او از خود انتقاد مي کند که نزدش اين «بعد عاطفي» در زماني که در سياست فعال بود، وجود نداشت. او تاکيد مي کند، تا زماني که سياست اروپايي از بالا عملي مي شود، اين سياست براي بسياري از انسانها بيگانه باقي مي ماند.
اما اين که وحدت اروپايي زماني به کجا خواهد انجاميد، هم فيشر و هم ديگر سياست مداران از جواب به آن انصراف مي جويند.
کريستوف هازلباخ / حسين مبلغ
ويراستار: رسول رحيم