مصر را انقلاب گرسنگان تهديد مي کند
۱۳۸۷ فروردین ۲۴, شنبهمصر را "انقلاب گرسنگان" تهديد ميکند، انقلابي که در حال حاضر زياد از آن سخن زده ميشود. در شهر المحله واقع در شمال قاهره، کارمندان نساجي از کار دست کشيده و براي بدست آوردن مزد بيشتر اعتراض ميکنند. آنها صدا ميزنند: "اعتصاب ما عليه فقر و گرسنگي، قانوني است"
طي چند ماه گذشته قيمت مواد اوليه در مصر بطور سرسام آوري بلند رفته است. قيمت برنج دوبرابر شده و مرغ، که براي مصري هاي تنگدست منبع اساسي پروتين محسوب ميشود، 140 درصد گرانتر شده است.
بر اساس آمار بانک جهاني درآمد روزانۀ تقريباً 30 ميليون مصري به 1.3 يورو و يا کمتر از آن ميرسد، که با آن سه ليتر شير هم نميتوان خريد.
مصر به مواد اوليه وارداتي محتاج است
بخصوص مشکل تأمين نان وضع را وخيم ساخته است. مصر تقريباً نصف غله جات مورد نيازش را از خارج ميخرد، و دومين وارد کننده بزرگ غله در جهان بشمار ميرود. قيمت گندم در بازار جهاني طي يک سال اخير به 120 درصد بلند رفته است. رژيم حسني مبارک نان ارزان قيمت دولتي را عرضه ميکند، اما اين نيازمندي مردم را رفع نميکند. تعداد زيادي از مردم براي بدست آوردن يک قرص نان چندين ساعت جلو نانوايي هاي دولتي انتظار ميکشند. گاهي هم با همديگر دست به گريبان شده و با مشت و لگد و حتي با کارد به جان هم مي افتند. در ماه گذشته در جلو نانوايي ها دست کم يازده نفر کشته شده اند. درين ميان حکومت روزانه 100 هزار قرص نان را به کمک نظاميان در قاهره توزيع ميکند.
حکومت براي يافتن يک راه حل ناتوان است
قيمت بلند غله تنها يکي از دلايل بحران در مصر است، دليل ديگر آن ناکام بودن حکومت حسني مبارک در مبارزه عليه فساد اداري ست. هم اکنون يک نانوا يک بوجي آرد " يارانه اي " يا با تخفيف دولتي را به قيمت دو يورو خريداري ميکند و بعداً آنرا در بازار سياه به قيمت 30 يورو يا بيشتر دوباره ميفروشد. اين يک تجارت پرمنفعت است که مقامات در برابر آن عاجز اند.
حکومت تدابير ظاهري اتخاذ ميکند. مثلاً در آغاز ماه جاري محصولات گمرکي 111 قلم مواد وارداتي، از جمله برنج، روغن نباتي و شير اطفال را کمتر ساخت. اما اين کار زياد سودمند نيست، زيرا اين محصولات در گذشته هم بلند نبودند. وزير تجارت مصر تقريباً دو هفته قبل فرماني را صادر کرد که در آن صدور برنج اعلي به خارج تا ماه سپتمبر منع قرار داده شده است. اما اکثريت مردم مصر در فقر بسر ميبرند و توان خريد مواد اوليۀ گرانقيمت را، چه وارداتي باشند و چه از داخل کشور، ندارند.
مصر به کمبود اراضي قابل زرع و آب مبتلا است
تنها پنج درصد خاک مصر قابل زرع بوده و بقيه همه دشت است. ساختمان هاي کانکريتي رهايشي پيوسته جاي زمين زراعتي را ميگيرند.زراعت در مصر در آينده هم اميدوار کننده نيست و نيازمندي غله جات مردم را تکافو نخواهد کرد. گذشته از آن زرع برنج، که تنها از ده سال بدينسو در مصر رايج شده است، به آب فراوان نياز دارد، و اينکشور با قلت آب هم مواجه است.
حکومت مصر در حل اين معضلۀ اجتماعي ناکام است. مردم به خشم آمده اند. اين خشم آنان در سال 1997 به قيمت جان 70 نفر تمام شد. امروز هم وضع بهتر از آن زمان نبوده و بسيار بحراني است.
يکي از شهروندان مصر فرياد ميزند: "من به مسؤولان امور ميگويم که آنها به چوکي هاي خود نشسته اند و مردم از گرسنگي ميميرند. اين يک فاجعه است. اگر کاسۀ صبر مردم لبريز شود، آنگاه کشور در آتش خواهد سوخت."